هر زمان شایعه ای روشنیدیدو یا خواستید شایعه ای را تکرار کنید این فلسفه را در ذهن خود داشته باشید! در یونان باستان سقراط به دلیل خرد و درایت فراوانش مورد ستایش بود. روزی فیلسوف بزرگی که از آشنایان سقراط بود،با هیجان نزد او آمد و گفت:سقراط میدانی راجع به یکی ازشاگردانت چه شنیده ام؟ سقراط پاسخ داد:”لحظه ای صبر کن.قبل از اینکه به من چیزی بگویی از تومی خواهم آزمون کوچکی را که نامش سه پرسش است پاسخ دهی.” مرد پرسید:سه پرسش؟سقراط گفت:بله درست است.قبل از اینکه راجع به شاگردم بامن صحبت کنی،لحظه ای آنچه را که قصدگفتنش را داری امتحان کنیم. اولین پرسش حقیقت است.کاملا مطمئنی که آنچه را که می خواهی به من بگویی حقیقت دارد؟مرد جواب داد:”نه،فقط در موردش شنیده ام.”سقراط گفت:”بسیار خوب،پس واقعا نمیدانی که خبردرست است یا نادرست . حالا بیا پرسش دوم را بگویم،”پرسش خوبی”آنچه را که در موردشاگردم می خواهی به من بگویی خبرخوبی است؟”مردپاسخ داد:”نه،برعکس…“سقراط ادامه داد:”پس می خواهی خبری بد در مورد شاگردم که حتی درموردآن مطمئن هم نیستی بگویی؟”مردکمی دستپاچه شد و شانه بالا انداخت سقراط ادامه داد: “و اما پرسش سوم سودمند بودن است.آن چه را که می خواهی در مورد شاگردم به من بگویی برایم سودمند است؟”مرد پاسخ داد:”نه،واقعا…” سقراط نتیجه گیری کرد:”اگرمی خواهی به من چیزی رابگویی که نه حقیقت داردونه خوب است و نه حتی سودمند است پس چرا اصلا آن رابه من می گویی؟
برای اینکه تشخیص دهید کارمندان را بهتر است در کدام بخش به کار بگمارید:
سپس موقعیت ها را تجزیه و تحلیل کنید: برای اینکه تشخیص دهید کارمندان جدید را بهتر است در کدام بخش به کار بگمارید، می توانید به ترتیب زیر عمل کنید: سپس موقعیت ها را تجزیه و تحلیل کنید:
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خِيَرَةَ اللَّهِ و َابْنَ خِيَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ اَميرِالْمُؤْمِنينَ و َابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ
دئمیشدیم؛ گئدرسن من اوللم سن سیز سن گئتدون من اولمدیم!! باغیشلا منی ! معنی : گفته بودم اگه بری من میمیرم بی تو تو رفتی…. من نمردم!! ببخش منو ! . . . گونده منه باش ووران ایندی منه داش وورور. ایندی منه داش ووران اوزگلره باش وورور. اوزگه اگر داش وورا دردینه دوزمک اولار. باخ بورا سوز بوردادی داشلاری یولداش وورور… معنی اونی که هر روز به من سر میزد امروز به من سنگ میزنه. اونی که امروز به من سنگ میزنه به بیگانه ها سر میزنه. بیگانه اکه سنگ بزنه دردشو میشه تحمل کرد. ببین منو حرف من اینجاست سنگهارو دوست میزنه… . . . اورییمله باجارمرام او گوزلره ویریلمشام لیل سو کیمی آخیب گلیب چاتیب سنده دورولمشام درد اورییمده آشیب داشیب غمده منن قوجاخ ب آتما منی زامان چاشیب بو دنیادان یورولمیشام؟اورییمله باجارمرام او گوزلره ویریلمشام لیل سو کیمی آخیب گلیب چاتیب سنده دورولمشام درد اورییمده آشیب داشیب غمده منن قوجاخ ب آتما منی زامان چاشیب بو دنیادان یورولمیشام؟ تورا بس منتظر ماندم,اوتاندی لحظه لر مندن.بدان من دوستت دارم,اینان بو یاشلی گوزلردن.سفر از تو گذر از تو,فقط یول گوزلماخ مندن.فقط با یک نگاه تو,اوچاردی غصه لر مندن. . . . بی وفا جانان یولوندا جان گویان دیواندور.شاهیدیم بو مطلبه شمعه یانان پرواندور. شمع یولوندا یانماغا,پروانه ایلر افتخار.شمع دیر بیچاره پروانه,عجب دیواندور. . . . سن سن حیاتمن معناسی سن سن سوگیمین رویاسی سن سن دنیامین دنیاسی سنی چخ ایستیرم کلم دلماسی . بیر دنیز دوشون سوسوز / بیر انسان دوشون موتسوز بیر بهار دوشون چیچک سیز / بیرده منی دوشون سنسیز هیچ الورمو؟ . . . عزیزیم آشا آشا / سو گلیر داشا داشا بیر جانم وار ثروتیم / اودا قربان داداشا . . . گل دونیانی بولوشدورک / دنیز منیم دالقا سنین گونش منیم ایشیق سنین / هامّیسی سنین سنده منیم . . . تو را بس منتظر ماندم / اوتاندی لحظه لر مندن بدان من دوستت دارم / اینان بو یاشلی گوزلردن . . . سفر از تو گذر از تو / فقط یول گوزلماخ مندن فقط با یک نگاه تو / اوچاردی غصه لر مندن داغدا پائیز اولاندا / ساری سنبل سولاندا یارا ائلچی گوندررم / اون بئش یاشی دولاندا . . . عزیزیم گؤل آلاندا / ساچا سنبل آلاندا یاریم یادیما دوشر / الیمه گؤل آلاندا . . . گؤزوم قالدی او قاشدا / او پیکده او قاشدا مجنون تک دلی گؤیلوم / گزیری داغدا داشدا . . . بیر گورچین کیمی دن سیزلمیشم! بولبولم یازدا چمن سیزلمیشم! اوز دیارمدا وطن سیزلمیشم! هیچ بیلرسن نیجه سن سیزلمیشم!!! . . . داغ باشیندا اکین اولماز / اکین اولسا بیچین اولماز . . . دنیادا مین گوزل اولسا / بیری سنین تکین اولماز . . . . . . محبت قوجالماز عشق آزالماز دوست آیرلماز یاخچلیق یرده قالماز دوست دوستی آتماز یاریما اولسون سلام قوی کی دییم بیر کلام ایستییرم من سنی ایسته منی والسلام . . . اگر بیز ایکیمیز ده یاپراق اولساق پاییز فصلینده من سنن تئز یئره دوشه جاغام تا سن دوشنده سنی اوز قوجاغیما آلیم . . . . گوروم شیر دنیادا پیر اولماسین گوروم تولکو جنگلده شیر اولماسین ستمکار خلقه امیر اولماسین بوتون پاک اورکللر گوروم شاد اولا مقدس آذربایجان دائم آباد اولا
پارسینه: اندامها در زبان ترکی بر اساس یک حرف واحد نام گذاری شده اند :
قلعه اولتان نام دژي کهن است در شمال استان اردبيل ايران نزديک به شهر پارسآباد قلعه اولتان در کنار رود ارس واقع شده است و در همسايگي روستاي کهن اولتان قرار گرفته است. اين دژ در مساحت 320 هزار متر مربع بنا شده است. اين قلعه با ترکيب بجا مانده از آن يک دژ نظامي را تداعي مي کند. اين دژ نخست بدست اشکانيان پديد آمد و تا سده 12 هجري مورد استفاده قرار گرفته است. با توجه به حدس و گمان هاي کاملاً علمي هنوز قسمت اعظم ساختمان هاي قلعه در زير خاک مدفون است. معماري منسجم دوره اشکاني تا اسلامي در قلعه اولتان قالاسي کشف شد. باستان شناسان در کاوش قلعه اولتان قالاسي با مجموعه منسجم معماري متعلق به دوره هاي مختلف اشکاني تا اسلامي مواجه شدند که بيشتر آثار يافت شده به دوره قرن سوم و چهارم هجري و ادامه معماري دوره ساساني تعلق داشت. آثار متعددي از قبيل تنور، اطاق هاي متعدد، بخاري و چهار طبقه طاقچه نيز در فضاهاي معماري قلعه کشف شده است که با استفاده از اندود گچ تزئين شده بودند. خبرگزاري ميراث فرهنگي گروه ميراث فرهنگي تازه ترين کاوش هاي باستان شناسي در محوطه قلعه تاريخي اولتان قالاسي، در اردبيل، منجر به کشف آثار متعدد معماري از دوره اشکاني تا دوران اسلامي و قاجار شد. در کاوش قلعه اولتان قالاسي با مجموعه منسجم معماري متعلق به دوره هاي مختلف اشکاني تا اسلامي مواجه شديم که بيشتر آثار يافت شده به دوره قرن سوم و چهارم هجري و در امتداد معماري دوره ساساني تعلق داشت». «در داخل حصار قلعه به گورستاني برخورد کرديم که به دوره اسلامي تعلق دارد اما کاوش ها در اين گورستان نشان داد که تدفين هاي انجام گرفته روي فضاهاي معماري دوره تاريخي بوده است که احتمالا در همان زمان تدفين از اين فضاهاي معماري خبر نداشتند.» در حصار جنوبي قلعه کاوش هاي باستان شناسي منجر به کشف مجموعه منسجم و منظمي از معماري، احتمالا متعلق به خانه اي اشرافي کشف شد که در آن حمام، دستشويي نيز يافت شد. «در حين کاوش يک توالت فرنگي پيدا کرديم که درست شبيه توالت فرنگي هاي امروزي است و احتمالا به دوران تاريخي تعلق دارد. در اين توالت با استفاده از تن پوشه هاي سفالي مسير ورود و خروج آب را تعبيه کرده بودند.» آثار متعددي از قبيل تنور، اطاق هاي متعدد، بخاري و چهار طبقه طاقچه نيز در فضاهاي معماري قلعه کشف شده است که با استفاده از اندود گچ تزئين شده بودند. «در کنار يکي از تدفين ها پايه ستوني متعلق به دوره تاريخي کشف شد که احتمالا نشان مي دهد در گذشته بناي مهمي در اين بخش از قلعه وجود داشته است.» هم چنين اطلاعات لايه نگاري در حصار قلعه نشان مي دهد که اين حصار در دوران تاريخي ساخته شده و سپس در دوره اسلامي تغييراتي در آن به وجود آمده است. اين قلعه در دوره اشکاني ساخته شد اما شکوفايي آن در دوران ساساني و اوايل اسلامي بوده است. «اولتان قالاسي با 50 هکتار وسعت يک شهر قلعه است. به اين ترتيب فضاهاي مسکوني داخل قلعه و فضاهاي صنعتي از قبيل کارگاه هاي فلزگري، شيشه گري و سفال در بيرون از قلعه بوده است.» به گفته وي دور تا دور شهر خندقي 15 متري ساخته شده است که قلعه را از گزند دشمنان در امان مي دارد. هم چنين اين خندق را به وسيله دو کنال آبي که از رود ارس کشيده شده بود؛ پر نگه مي داشتند. هيات باستان شناسي در اين فصل کاوش موفق به کشف 400 متر مربع فضاي معماري شدند که قرار است با ايجاد سوله و مرمت آثار کشف شده، اين قلعه تاريخي به سايت موزه تبديل شود. قلعه در کنار رود ارس با حصاري به بلندي 5/5 متر ساخته شده است. عرض اين حصار 3/5 متر است. بخش هاي مختلف قلعه هنوز سالم مانده و در صورت مرمت مي تواند به يک مکان گردشگري منحصربه فرد تبديل شود.» تخريب مستمر و ساخت و ساز غيرقانوني يک شرکت کشت و صنعت در محدوده حريم و عرصه محوطه باستاني"اولتان قالاسي"، پيش از اين فعاليت هاي باستان شناسي در اين شهر تاريخي را با مشکل مواجه کرده است. اين تخريب ها به مرور زمان کاهش پيدا کرده است. بخشي از قلعه تاريخي اولتان تخريب شد. فرماندار پارس آباد گفت: پيشروي رود ارس بخشي از قلعه تاريخي اولتان در اين شهرستان را تخريب کرده است. به رغم اين که تپه نادر و قلعه اولتان از آثار ارزشمند تاريخي و باستاني اين شهرستان هستند، تاکنون اعتبارات مناسبي براي مرمت و احياي اين دو اثر تخصيص نيافته است.
تاريخچه زبان منطقه قبل از مهاجرت آرياها به فلات ايران، مردمي در اين سرزمين زندگي مي كردند كه بومي محل بودند و به زبان مخصوصي سخن مي گفتند. آمدن آرياها را بدين نواحي از بيست تا چهارده قرن قبل از ميلاد مي داند ولي تحقيقات ديگري كه در اين زمينه صورت گرفته است حكايت از آن دارد كه پنج هزار سال پيش قوم «اورارتو» كه محققان آنرا شاخهاي از نژاد آريايي مي دانند دراين ناحيه، يعني منطقه اي كه درجنوب كوههاي قفقاز از ارمنستان تا كردستان و خلخال و سراب (در شرق وجنوب اردبيل) واقع است، زندگي مي كردند. زبان هاي باستاني با آن كه دراصل و ريشه يكي بوده است به سه شكل پارسي قديم، اوستائي و پهلوي منقسم مي دانند و بيشتر زبان هاي كنوني ايران را شاخه هاي دگرگون گشته آنها مي پندارند. زبان اوستائي از آن جهت كه اوستا، كتاب ديني زردشت، بدان نوشته شده است به زبان اوستائي معروف گشته است. اين پيامبر ايران باستان از آذربايجان و به احتمال قريب به يقين از مغان اردبيل و دامنه هاي كوه سبلان برخاسته و كه همان زبان مادها بود به اين ترتيب مي توان گفت كه زبان اوستائي قديمترين زبان آريائي است كه احياناً اردبيليان باستان بدان سخن گفته اند چون مادها شكست خوردند زبان پارسي، بر اثر تسلط هخامنشيان، در آذربايجان نفوذ يافت ولي ساكنان اين منطقه باز زبان پيشين خود راحفظ كردند و حتي در عهد سلوكي ها و اشكاني ها وساساني ها نيز به زبان آذري، كه همان زبان مادي آميخته با لغاتي از زبان بوميان پيشين بود سخن مي گفتند. زبان تركي زبان تركي رهاورد تركان است كه با نفوذ تدريجي آنها در اين منطقه كم كم رايج گشته است. طوايف ترك نژاد براي بدست آوردن مراتع و چراگاه به سمت ايران آمدند ولي با اقتداري كه دولت هاي اشكاني و ساساني داشتند اجازه ورود به ايران نمي يافتند چون ساسانيان منقرض شدند و درنتيجه قبايل ترك بداخل ايران نفوذ كردند. رواج زبان تركي در آذربايجان قبل از سلطنت صفويان بعضي ها چنين پنداشته اند كه شاه اسماعيل صفوي اين زبان را رواج داد و آن را زبان مردم آذربايجان نمود در حاليكه در زمان او بيش از يكصد سال از آزادي و توطن قزلباش ها در آن نواحي مي گذشت و لذا وقتي كه شاه اسماعيل قيام كرد زبان تركي بين مردم آذربايجان شايع بود و عامه نيز بدان سخن مي گفتند.
زبان ترکی مادر و شاخه های آن، خانواده ای از گروه زبان ها ی التصاقی به شمار می روند، و زبان های التصاقی به دو گروه اورال و آلتاییک تقسیم می شود که ترکی متعلق به خانواده ی زبان های آلتاییک می باشد و از لحاظ ساختاری نیز به خانواده ی دیگر این گروه یعنی خانواده ی زبانی فین و اوغور بسیار نزدیک است زبانهای اورال-آلتاي: زبانهاي اورال-آلتاي از شاخهي زبانهاب التصاقي (آگلوتيناتيو) ميباشند. در ساختار اين زبانها ريشه افعال موقع صرف تغيير نكرده و ثابت ميماند. در اين زبانها پيشوند، ميانوند وجود ندارد. كلمات با استفاده از پسوندها ساخته ميشوند. از اينرو به اين خانوادهي زباني، زبانهاي پسوندي نيز ميگويند. خويشاوندي زبانهاي اورال-آلتاي بر اساس مشابهتهاي زير ميباشند: 1- هر دو خانواده جزو زبانهاي التصاقي (آگلوتيناتيو) بوده و قوانين ساختاري هر دو زبان يكي ميباشد. 2- استروكتور و ساختار هر دو زبان هيچ تفاوتي با هم ندارند. 3- هماهنگي حروف باصدا (قانون هماهنگي اصوات//قانون توالي)در هر دو زبان موجود است. 4- به عقيدهي دانشمند و زبانشناس مشهور «لازول رازوني» فراواني حروف صدادار و كمي حروف بيصدا و عدم بكارگيري حروف بي صدا در اوّل كلمه ازخصوصيّات مشترك اين دو خانوادهي زباني ميباشد. 5- وجود اضافات هم به عنوان پسوند در صرف افعال و هم در ساخت كلمه در زبانهاي اورال-آلتاي از مشابهتهاي مهم و قابل توجه ميباشد. 6- در هر دو خانوادهي زباني مشابهتهاي لغوي و لغات مشترك فراواني موجود است. علاوه بر زبان ترکی، زبان های کره ای ، ژاپنی ، فنلاندی ، بلغاری ، مجاری و . . . نیز در گروه زبان های التصاقی قرار دارند . براساس تحقیقات موسسه ی زبانشناسی اروپایی – آمریکایی ASTM ، بیش از 19 درصد کلمات زبان انگلیسی ، 39 درصد کلمات زبان ایتالیایی ، 17 درصد زبان آلمانی و 9 درصد زبان فرانسه و . . . بطور مستقیم ترکی می باشند. زبان ترکی از لحاظ گرامر و قواعد یکی ازقویترین زبان های دنیاست و از نظر سازمان یونسکو نیز سومین زبان غنی و قدرتمند زنده ی دنیا بشمار می رود . علی رغم اینکه زبان ترکی مادر بنا به مصالح سیاسی به شاخه های گوناگون تقسیم شده است، اما در اصل یک زبان ترکی در دنیا وجود دارد . زبان ترکی به زیرشاخه هایی از جمله ترکی خراسانی ، ترکی آذربایجانی ، ترکی ترکمنی ، ترکی قشقایی ، ترکی تاتار ، ترکی ازبکی ، ترکی باشقورتی ، ترکی اویغوری و . . . تقسیم می شود . تارخ زبان ترکی و اقوام ترک در ایران به اقوام بین النهرین یعنی حدودا هزاره های پیش از میلاد باز می گردد و به اقوامی چون سومر ، ایلام ، سکا ، گوت ، کاس ، اورارتو ، ماد ، هیتی ، میتانی ، اشکانی و . . . می رسد . در ایران زبان ترکی به گروهای ترکی خراسانی، ترکی آذربایجان، ترکی قشقایی، ترکی ترکمنی، ترکی افشار و ترکی خلج تقسیم می شوند. ترکی خراسان : ترکی خراسان به خانواده ترکی اوغوز و یا ترکان غربی تعلق دارد و از نظر زبان شناسی شاخه ترکی اوغوز شامل ترکی ترکیه، ترکی آذربایجان، ترکی خراسان، ترکی ترکمنستان، ترکی قشقایی، ترکی منطقه خوارزم و ترکی خیوه ازبکستان و … میباشد. تقسیم بندی ساختاری زبانهای دنیا : زبانهای زنده دنیا را علاوه بر منشا برحسب ساختار نیز به 4 دسته عمده تقسیم نموده اند: زبان ترکی زیر شاخه ی زبان های التصاقی یا پیوندی می باشد. دراین گروه زبانی از پیشوند و میانوند خبری نیست و فقط پسوند وجود دارد. دراین گونه ی زبان ها، ریشه ی اصلی فعل هیچ تغییری نمی کند و به همین خاطرتقریبا هیچ فعل بی قاعده ای درآن وجود ندارد . (به استثنای فعل کمکی ایمک/بودن ) . دراین گروه زبانی فقط با اضافه شدن پسوند به ریشه، کلمه ی جدید ساخته می شود و عمل اضافه شدن پسوند تا چندین مرحله می تواند ادامه یابد . زیاد بودن تعداد پسوند ها دراین گروه زبانی باعث می شود که دایره ی لغات دراین زبان ها ، بسیار گسترده باشد و این گستردگی فقط به پسوند ها محدود نمی شود بلکه در معانی نیز گسترش می یابد. از لحاظ ساختن کلمه ، ترکی زایاترین زبان دنیا است و حدود 2400 فعل را در خود جای داده است که بیشترین تعداد در بین تمام زبان هاست . خصوصیات کلی زبانهای تركی : خانواده زبان تركی به عنوان سومین زبان قدرتمند و قانون مند دنیا ، دارای 29 لهجه است ازاین میان، 20 لهجه دارای كتابت و ادبیات كتبی می باشند. اعضای خانواده زبان تركی اشتراك نزدیكی به هم نشان می دهند. این همانندی درعرصه آواشناسی ، مورفولوژی و ساختار نحوی آنهاست. خصوصیات و ویژگی های زبان تركی درمیان لهجه های مختلف آن یكسان و شامل موارد ذیل می باشد: 1- در بین صداهای كلمات هم آهنگی(قانون توالي) اصوات در كلمات وجود دارد. این خاصیت بین تمام زبان های خانواده ی اورال آلتایی وجود دارد . قانون هماهنگی اصوات كه باعث راحتی تلفظ و خوش آهنگی می گردد.یعنی صداهای كلفت(O – U- A – I) و صداهای نازك ( Ü – Ö – İ- Ə – E) نمی توانند در ریشه یك كلمه با هم مخلوط شوند. مثال گورمک ((Görmək , قالماق ( Qalmaq) تركها هنگام صحبت كردن به فارسی به طور غریزی این قانون را به كار می برند. مثلا سمیه را سومایا ” ( Sumaya ) و عباس را “” آبباس (Abbas ) ذكر می كنند. 6- حرف جر بعد ازكلمه می آید: ائودن به معنای ازخانه. 13- كلمات تركی انعطاف زیادی برای اصطلاح سازی دارند. مثلا ازكلمات باش (سر)، گوز(چشم) و دیل(زبان) بیش از دویست اصطلاح و تعبیر وجود دارد. مانند: دیل آچماق – دیللنمه ك – دیلی توتولماق. باش وورماق، باش چكمه ك، باش ایمه ك و … . 17- در زبان تركی كلماتی با اختلاف جزیی در معنی وجود دارند كه درسایر زبانها كمتر نظیرآن دیده می شود. مثلا برای دعوا كردن كلماتی مثل : ساواشماق – دویوشمه ك – توتوشماق- توقوشماق – چیرپیشماق – ووروشماق و … وجود دارد كه هر كدام نوع خاصی ازدرگیری را مطرح می كند. حتی درترکی ماستها با توجه به مراحلی که دارند و با هر تغییردرحالت آنها، نامشان نیزعوض میشود: قاتوق ، سیزمه، دوراق . 18- وفور پسوند درافعال و تركیب پسوندها و حالات افعال تركی به خلق كلماتی منجر می شود كه بیان آنها در سایر زبانها با یك یا چند جمله امكان پذیر است.مثل ” سئویشدیرمه لیییك ” (( یک فعل تركی) به معنی ” آنها را باید وادار كنیم كه همدیگر را دوست داشته باشند ” (دو جمله فارسی). 20- حروب بيصدا در اوّل كلمه بكاري نميرود. 21- حرف بي صداي «ر» در اوّل كلمات بكار نميرود. 22- ادات معلوم و مجهول در اسامي بكار نميرود. 23- در اين زبانها هرگز پيشوند و ميانوند وجود ندارد و فقط پسوند بكار مي رود.(بجز پیشوند لاپ علامت صفت عالی) 24- كمي آدات استفهام. [كم بودن ادات سؤال.] 25- كمي حروف ربط. 26- ادات اشاره قبل از اسامي و اسامي قبل از فعل ميآيند.
عدم سرمایهگذاری مناسب در بخش کشاورزی و محیط زیست دریاچه ارومیه، ضمن تقویت احتمال خشک شدن آن، میتواند تودهای 8 میلیارد تنی نمک و خروارها مواد سمی و فلزات سنگین در زمین به جا گذارد.
I heard
یار دبستانی من با من و همراه منی چوب الف بر سر ما
بغض من و آه منی حک شده اسم من و تو رو تن این تخته سیاه ترکهٔ بیدادو ستم
مونده هنوز رو تن ما دشت بی فرهنگی ما هرزه تمومه علفاش خوب، اگه خوب بد، اگه بد
مُرده دلای آدماش دست من و تو باید این پردهها رو پاره کنه کی میتونه جز من و تو درد ما رو چاره کنه
یار دبستانی من ...
همان طوری که میدانید ما در کشوری زندگی می کنیم که با همه ادعاهایش با نام اسلام هنوز نتوانسته است که مساوات را در بین مردمان مختلف این کشور برقرار کند و همیشه تبعیض در این حکومت بوده وهست.و در این میان فارسی بعنوان یک زبان حاکم بر قومیتهای دیگر بوده و این زبان یا به قول سازمان یونسکو لهجه دست چندم و از رده خارج را به عرش رسانیده اند. ( سازمان یونسکو فارسی رابه عنوان لهجه 27 عربی معرفی کرده و تا به امروز فارسی را به عنوان یک زبان به رسمیت نشناخته است ) و زبانهای دیگر همچون ترکی را که قدمت و قدرت آن خیلی بیشتر و فراتر از فارسی هست را محکوم کرده اند و آموختن زبان مادری را که حق مسلم هر فردی در هر نقطه دنیا هست را از ما دریغ کرده اند.و ما هم اکنون به زبان ترکی حرف میزنیم و به فارسی مینویسیم.و این یعنی فاجعه و مرگ تدریجی زبان و فرهنگ ما.ما متعلق به ملت بزرگی هستیم که به آن ملت ترک میگویند،و تا زمانی به ما ترک خواهند گفت که به زبان ترکی حرف بزنیم.و مسلما به فرد ترکی که فارسی حرف بزند،ترک نخواهند گفت.شوونیسم فارس همیشه با نسبت دادن القاب زشت به قومیتهای دیگر کوشیده است تا ما هویتمان را رد کرده و فرهنگ و زبانمان را عوض کنیم.و فارس بودن را افتخار بزرگی بدانیم،که در این راه نیز تا حدی موفق بوده اند.ولی اگر ما خودمان،فرهنگمان،و ملیتمان را بشناسیم آنموقع به خودمان و زبانمان افتخار خواهیم کرد.چون زبان ترکی زبانی هست که قدمت آن خیلی بیشتر از فارسی بوده و یک زبان اصیل است و نه یک زبانی که از یک زبان دیگر منشا گرفته باشد.زبان ترکی ناب بوده و زیر مجموعه هیچ زبانی نیست.و فرهنگ ما هم خیلی فراتر از دیگر فرهنگهاست.و قدمت ما هم بسیار دور است.و خاکی که ما درآنیم هزاران سال پیش از میلاد مسیح نیز مال ما بوده و هست و خواهد بود.پس بر ما واجب است که زبانمان را یاد گرفته و بر آن قدر نهیم.و نگذاریم فرزندانمان هم مثل ما بیسواد بمانند.آری بیسواد.کسی که نتواند به زبان مادریش بنویسد و بخواند بیسواد است.و زبان هرکس به درد خودش می خورد. برای اینکه فرق زبان و فرهنگمان را با فارسی مقایسه کنم به این دو جمله اکتفا میکنم که، یک : تعداد افعال در زبان ترکی در حدود بیست و چهارهزار و در فارسی پنج هزار عدد میباشد.و دوم : اگر به کلماتی مثل قاشق، بشقاب، قابلمه، توجه کنید حتما در میابید که زمانی که فارسها با دستهایشان غذا میخوردند.ترکها از این وسایل استفاده مینمودند و با توجه به ترکی بودن این لغات در می یابیم که این وسایل از ترکها به فارسها رسیده است.و اگر امروز آنها به ما القابی را نسبت میدهند.اگر در باره ما و خودشان مطالعه کنند درمی یابند که خودشانند نه ما.پس بیایید به ترک بودنمان افتخار کنیم .سخن من با آن عده از کسایی است که نفهمیده و ندانسته قضاوت می کنند . و اما از این حرفها که بگذریم .من در این صفحه سعی خواهم کرد که تا حد مقدور شما را با زبان ترکی آشنا کنم .و لااقل آنهایی که نمیتوانند به این زبان بنویسند و بخوانند، بتوانند. زبان ترکی در رده گروهبندی زبانها جزو دسته اورال آلتاییک بوده و از زبانهای التصاقی یا پسوندی است.یعنی با اضافه شدن یک پسوند به یک کلمه کلمه جدیدی به وجود می آید. وپیشوند و میانوند در این زبان به ندرت دیده میشود.و در این زبان همه افعال با قاعده بوده و فقط یک فعل بی قاعده وجود دارد ( فعل ایمک به معنی بودن ) که آنهم در ترکی امروزی کاربرد ندارد .یعنی اینکه ریشه فعل ثابت بوده و در زمانهای مختلف ریشه تغییر نمی کند.این زبان در بین ترکهای دیگر کشورها همچون ترکیه و آذربایجان با حروف لاتین نوشته میشود.و در ایران هم باحروف لاتین و هم با حروف عربی قابل نگارش هست.ولی در اصل این زبان با حروف لاتین نوشته میشود.و تعداد حروف در این زبان، زبان ترکی آذربایجانی سی و دو عدد میباشد.که نه تا از آنها حروف با صدا و بقیه بی صدا میباشند.در زبان ما سه حرف باصدا بیشتر از فارسی بوده و این صداها در زبانهایی همچون آلمانی و فرانسوی هم موجود میباشند.و اما فارسی در گروهبندی زبانها در دسته اروپایی-هندی قرار دارد.و می بینیم که زبان ترکی و فارسی کاملا از هم متمایز بوده.و بعضی ها که ادعا دارند زبان ترکی ما از زبان فارسی یا همان لهجه فارسی نشات گرفته خیلی در اشتباه هستند و باید در افکارشان تجدید نظر دهند.!!!!! الفبای ترکی در جدول زیر شما میتوانید حروف ترکی را ببینید.ضمنا برای تایپ کردن این حروف در کامپیوتر باید زبان تایپ را بر روی Azeri Latin بگذارید توضیح : در زبان ترکی هر حرف فقط یک صدا دارد.و حروفی همچون (س-ث-ص) و یا (ت-ط) و یا(ح-ه) و یا(ظ-ز-ذ-ض) به یک شکل نوشته و به یک شکل خوانده میشوند. توضیح : تعداد سه حرف صدادار اضافی نسبت به زبان فارسی که معادل آنها در جدول به دلیل عدم وجود آنها در زبان فارسی و امکانات تایپ در صفحه وب به یک شکل نوشته شده اند شکل ترکی این حروفند. این سه حرف عبارتند از: اورنک در زبان ترکی به معنای مثال هست.اولین مثال: انگور- دومی : مرگ و سومی : رعدوبرق هست و اما حروف با صدا را در زبان ترکی میتوانید در جدول پایین ببینید. برای تمرین متن زیر را بخوانید. Səlam olsun sizlərə.əziz dostlar gəlin birlıxda çalışax ta öz ana dilimizi örgənax.çətin dəyir bir daha artıx çalışmax istiyir.əgər sizlərdə dilizin qədrini bilsəz bu çalışmağa hazır olarsız.sağolun جایگاه زبان ترکی و بررسی آن در مقایسه با سایر زبانها کلیه اطلاعات زیراز موسسه ائی. ام. تی و آ. ام. تی که در اروپا و آمریکا واقع شده و تحت مدیریت برجسته ترین زبان شناسان اداره می شود، گرفته شده است و همه ساله گزارشهای زیادی را درباره زبانها منتشر می کنند و کلیه استانداردهای زبان شناسی از این ادارات که دولتی هستند،اعلام می شود. به اطلاعات استخراجی از این موسسات توجه کنید. به مطالب زیر که برگرفته از مجله ی New science چاپ آمریکا و مجله ی International Languages چاپ آلمان است، توجه نمایید. همه این مطالب نشان دهنده ی استاندارد بودن و بین المللی شدن و اهمیت ژئوپولیتیکی زبان ترکی است. متاسفانه زبان رسمی ما (فارسی) از هیچ قاعده فنولوجیکال نیز پیروی نمی کند و دارای ساختار تک دینامیکی است. ( البته خالی از لطف هم نباشه شاعران و نویسنده گان عالی قدر و محبوبی هم هست و بودند که به زبان فارسی اشعار و مطالب شیرین و بدیعی خلق کرده اند و گفته اند ... ) اما زبان ترکی با در نظر گرفتن تمام وجوه به عنوان سومین زبان زنده ی دنیا شناخته شده است، طی یک دستورالعمل اجرایی در تاریخ مه 1992 رسما از طریق همین مؤسسات به سازمان بین المللی یونسکو اعلام شده که زبان ترکی در کلیه دانشگاهها و دبیرستانهای اروپا و آمریکا جزء درسهای رسمی شود و این مسئله هم اکنون در کلیه دانشگاههای اروپا و دانشگاههای مطرح آمریکا اجرا شده و دومین زبانی است که در حال تهیه تافل مهندسی دانشگاهی برای آن هستند. اما متاسفانه زبان فارسی رتبه 261 را به خود اختصاص داده است آن هم نه به عنوان زبان، بلکه به عنوان لهجه که این زبان را با ساختاری که بتوان جمله سازی مفهومی ایجاد کند، شناخته اند و و اگر روی این مسئله کار جدی نشود، در یادگیری مثلا زبان انگلیسی، ترکی یا فرانسوی مشکل عمده ای ایجاد کرده و می کند و می بینیم که فارسی زبانان برای یادگیری زبان انگلیسی با مشکل عمده ای مواجه هستند، ولی ترک زبانان با مشکل یادگیری و تلفظ مواجه نیستند. این مسئله به رفتارهای مغز انسان برمی گردد که خود دارای بحثهای دامنه داری است و اینکه بسیاری از جملات فارسی بر اساس عادت شکل گرفته اند نه براساس فرمول ساخت و با این وضعیت فرمول پذیری آن امکان ندارد . باشد که این زبان اصیل و شناخته شده جایگاه واقعی خود را در این جامعه حفظ کند و بیشتر از همیشه جا در دل مردمان این مرزوبوم باز کند . یاشاسین آذربایجان
زيبايي و کمال زبان ترکي تا بدان پايه است که جايگاه آن حتي از زبان عربي که گفته مي شود گويا از طرف زبانشناسان زبده اي ساخته و پرداخته شده سپس جهت استفاده دراختيار آنان قرار گرفته است نيز شامختر مي باشد. زبانهاي التصاقي: زبانهاي هجايي:
پدیده قلیان که در حال حاضر به یک معضل اجتماعی پنهان تبدیل شده است از آن جهت چهره منفوری به خود نگرفته که اغلب آن را بی ضرر و غیر قابل اعتیاد دانسته و یا آن را کم ضررتر از مصرف سیگار قلمداد می کنند. بسیاری از مردم فکر می کنند آب موجود در قلیان موجب تصفیه و ایجاد محافظت در مقابل دود ناشی از سوختن تنباکو می کند این در حالی است که رطوبت باعث افزایش میزان جذب ریوی آن نیز می شود.مواد سمی قلیان نه تنها کمتر از سیگار نیست بلکه بعضی مواد خطرناک از جمله قیر یا روده ( سرطان زا) ، مونو اکسید کربن (آلاینده) و نیکوتین ( ایجاد کننده وابستگی) موجود در دوده آن از سیگار بیشتر است. با مصرف قلیان بیش از 600 ماده سمی و مهلک وارد ریه فرد مصرف کننده و اطرافیان خواهد شد. در صنعت تنباکو، مرغوب ترین آن در اختیار کارخانه های سیگار سازی قرار می گیرد و تفاله های تنباکو جهت قلیان مورد استفاده قرار می گیرد. مقدار تنباکوی مصرفی در یک وعده قلیان معادل مصرف 20 تا 50 نخ سیگار است و به همین دلیل با افزایش سطح نیکوتین خون مصرف کننده به ظاهر تفننی برای رفع نیاز خود به روش سهل تری که همان مصرف سیگار است، روی می آورد. بنابراین اعتیاد در قلیان کشی با روی آوردن به استعمال سیگار و اعتیاد به مصرف سیگار نمایان می شود. در قلیان، نامرغوب بودن تنباکو، درجه حرارت بالا، تولید گاز منواکسید کربن ناشی از سوختن ناقص ذغال آتشدان ،احساس گیجی بعد از مصرف تنباکو که افراد نشانه مرغوب بودن تنباکو می دانند در واقع از گاز منواکسید کربن است، مکش های ریوی عمیق و رطوبت حاصل از آب باعث بروز بیماری های ریوی، سرطان های مختلف از جمله سرطان لب، ریه، معده و مثانه می شود. تنباکوهای تحت عناوین میوه ای، عطری و اسانس دار نه تنها بی ضرر نیستند بلکه عوارض به مراتب بیشتری نسبت به تنباکوی ساده دارند زیرا مواد آروماتیک ( ترکیبات حلقه ای) موجود در آن ها بر اثر حرارت زیاد خاصیت سرطان زایی و سمی فوق العاده ای پیدا می کنند به علاوه مزه و طعم مناسب و سهولت مصرف این گونه تنباکوها نسبت به تنباکوهای معمولی باعث افزایش گرایش بیشتر نوجوانان و جوانان به مصرف و ایجاد وابستگی به آن ها خواهد شد. مصرف قلیان در اماکن سربسته مثل سفره خانه های سنتی یا قهوه خانه ها عوارض آن را دو چندان می کند و سلامت اطرافیان به ویژه کودکان و نوجوانان را در معرض خطر جدی قرار می دهد. همچنین استفاده از قلیان به صورت مشترک خطر انتقال بیماری های عفونی را نیز در پی خواهد داشت. بسیاری از مردم تصور میکنند که اثرات مسموم کننده توتونی که از طریق قلیان استفاده میشود کمتر از مصرف آن با سیگار است. اما محققان مرکز پزشکی دانشگاه جورج تاون واشنگتن معتقدند افرادی که قلیان میکشند نمیدانند که با این کار چیزی معادل یک پاکت سیگار را در مدت 30 تا 60 دقیقه استنشاق میکنند و در مقایسه با افراد سیگاری کسانی که قلیان میکشند در معرض مقادیر بیشتری از نیکوتین، مونو اکسید کربن و برخی سموم دیگر قرار میگیرند. به گفته این محققان مردم تصور میکنند که آب سموم را جذب میکند اما این تصور فقط در صورتی صادق است که این سموم در آب قابل حل باشند! متاسفانه کشیدن توتون از طریق قلیان در سراسر خاورمیانه گسترش یافته و در غرب نیز در حال رواج است.هم اکنون سالانه ۵ میلیون نفر در دنیا به علت استعمال دخانیات، جان خود را از دست می دهند که با ادامه ی این روند تا ۲۰ سال آینده تعداد قربانیان به ۱۰ میلیون نفر در سال می رسد ازجمله راههای استعمال دخانیات استفاده از قلیان بوده که درجنوب شرقی آسیا و خاورمیانه رواج دارد و مانند بسیاری از کشورهای خاورمیانه، قلیان یکی از وسایل تفریحی رایج در ایران است . بطور کلی کشیدن یک یا دو بار قلیان در روز، فرد استفاده کننده را دچار اعتیاد می کند، در حالی که تصور غلط جامعه این است که دود حاصل از قلیان از آب رد می شود و مواد سمی آن از بین می رود امروزه ترکیبات مخصوص تنباکو که فروخته می شوند اغلب با میوه ، عسل ، شهد و بعضی گیاهان با غلظت زیادی طعم دار شده اند که جذابیت کاذب درمصرف کننده ایجاد می کند. هر وعده قلیان برابرمصرف یک پاکت سیگاربوده و قلیان، در هر بار مصرف، دود بسیار زیادتری را در مقایسه با کشیدن یک نخ سیگار ایجاد می کندبصورتی که مصرف یک نخ سیگار بین ۵۰۰ سیسی تا یک لیتر دود تولید می کند، اما استفاده ی یک بار از قلیان ۱۰ تا ۲۰ لیتر دود تولید خواهد, دود استنشاق شده از قلیان، نه تنها همه ی مواد سرطان زای دود سیگار را دارا است، بلکه مونوکسیدکربن بیشتری هم دارد و در فرهنگ جامعه ی ما به این حقیقت علمی توجهی نمی شود افراد سیگاری که به طور متداول ۸ تا ۱۲ نخ سیگار در روز مصرف می کنند، به طور متوسط با ۴۰ تا ۷۵ پُک که به مدت ۵ تا ۷ دقیقه به طول می انجامد، حدود ۵ تا ۶ لیتر دود استنشاق می کنند و این در حالی است که مصرف کننده ی قلیان در هر وعده مصرف که به طور متداول ۲۰ تا ۸۰ دقیقه طول می کشد، حدود ۵۰ تا ۲۰۰ پُک می زند که هر پک به طور متوسط حاوی ۱۵/۰ تا یک لیتر دود است. میزان و عمق دَم در حرکت دادن آب قلیان بسیار مهم است و قلیان با وجود اینکه کمتر مصرف می شود، اما حجم دودی که از طریق آن وارد بدن می شود، ۱۰ تا ۲۰ برابر دود ناشی از مصرف سیگار است. تحقیقات ثابت کرده است افراد سیگاری تا زمانی که میزان نیکوتین دریافتی در آنها به آستانه ی مورد نیاز برای رفع حالت وابستگی برسد، به کشیدن سیگار ادامه می دهند. پس با فرض جذب بخشی از نیکوتین موجود در دود قلیان در اثر عبور آن از آب، مصرف کنندگان قلیان برای رسیدن به آستانه ی ارضای وابستگی، با استنشاق مقادیر بسیار زیادتر دود، در معرض مقادیر بیشتری مواد شیمیایی سرطانزا و گازهای خطرناک مثل منواکسیدکربن قرار می گیرند. این موضوع مصرف کنندگان قلیان و اطرافیان آنها را که در مواجهه با دود تحمیلی آن قرار دارند، همانند مصرف کنندگان سیگار به انواع سرطان ها، بیماری های قلب و عروق، تنفسی و آثار سوء در دوران بارداری مبتلا خواهد ساخت. کشیدن قلیان حجم تنفسی بدن را کاهش داده و مواد سمی ناشی از نوع توتون و تنباکوی قلیان، سلامت افراد را با خطر روبرو می کند این ترکیب به علت حرارت زیاد، موادی را وارد بدن می کند که عوارض ناگواری برای انسان به دنبال دارد . شخص مبتلا به بیماریهای مختلف ریه اگر به استعمال دخانیات و کشیدن قلیان ادامه بدهد بدون شک مبتلا به سرطان ریه و دستگاه تنفسی خواهد شد، متأسفانه به اکثر تنباکوهایی که در سال های اخیر به بازار آمده اسانسهایی اضافه می شود که این اسانس ها علاوه بر تحریک دستگاه تنفس موجب حساسیت و آلرژی می گردد، بنابر این علاوه بر بیماریهای ذکر شده، رینیت آلرژیک و سرفههای مزمن همراه با خلط را برای فرد به همراه دارد. سرطان ریه، سرطان لب و دهان و حنجره، سرطان مری و معده، لوزالمعده، کبد و سرطان روده بزرگ از عوارض بدخیم و زخمهای گوارشی , ریفلاکس معده(برگشت اسید معده به مری) ازجمله عوارض خوشخیم استفاده از سیگار و قلیان هستند علاوه بر بیماریهای مرتبط با تنباکو ، مصرف اشتراکی قلیان می تواند منجر به افزایش احتمال میکروب سل و ویروسهایی مثل هرپس و هپاتیت شود.موارد دیگری که با مصرف قلیان ارتباط دارد مثل اگزمانی دست ، مشکلات دندان بدنبال کشیدن دندان ( آلوئولیت متعاقب کشیدن دندان) و تحلیل استخوانی بصورت عمودی در ناحیه پری اودنتال. ● نتیجه گیری بر خلاف تصور و باور عمومی که معتقدند ضرر قلیان از سیگار وسایرمواد دخانی کمتربوده وآب قلیان جلوی مواد مضر و سمی آن را می گیرد،ولی باتوجه به میزان ومدت مصرف قلیان باید اذعان نمود که ضرر و عوارض جسمی وروانی استعمال قلیان از سیگار وسایرمواددخانی نه تنها کمتر نبوده بلکه میزان ونوع عوارض آن بیشتر ومتنوع تر می باشد واین باورهای غلط درموردمصرف قلیان در جامعه وبخصوص جوانان ونوجوانان رواج داشته وباعث افزایش شیوع مصرف قلیان درجامعه بخصوص در بین دختران وزنان گردیده است. لذا باید با اگاهی دادن به جامعه از طرق مختلف وبخصوص به جوانان ونوجوانان در زمینه باورهای غلط ومضرات استعمال قلیان آموزش فراگیر داده وزمینه ازبین بردن این باورها راایجاد کرد که پیشنهاد می شوددرزمینه های ذیل باید برنامه ریزی واقدام نمود: ▪ اجرای مداخله آموزشی درخصوص ازبین بردن باورهای غلط درمورد قلیان و اتخاذ عملکردهای پیشگیری کننده از کشیدن قلیان به عنوان یک رفتار پرخطر ودروازه سایر رفتارهای پرخطر در بین بزرگسالان و نوجوانان . ▪ مسئولان وزارت بهداشت ودرمان باهماهنگی وزارت آموزش وپرورش نسبت به برنامه ریزی آموزش دانش آموزان براساس الگو های آموزشی وبصورت مستمر جهت اصلاح باورهای غلط و پیشگیری از استعمال قلیان اقدام نمایند. ▪ از گروههای همسالان جهت انتقال آموزشها به عنوان لیدر در مدارس ومحلات استفاده گردد ▪ دربرنامه های آموزشی ودرسی دانش آموزان مطلب آموزشی مناسب جهت اگاهی وراهنمایی دانش آموزان ومعلمان درنظرگرفته شود. ▪ برنامه های آموزشی فراگیر ازطریق رسانه های جمعی وهمچنین استفاده از تیزرهای آموزشی جذاب ومناسب بطور مستمر تهیه وارائه گردد. ▪ قوانین پیشگیری از استعمال قلیان به خصوص درمورد نوجوانان بصورت جدی ومستمرتصویب و اجراگردد.
وقتی لحظه مرگم فرا خواهد رسید
برخي از محققان تاريخ و زبان تركي از جمله خانم “عادله آيدين” بر آنند كه نام “ترك” از فعل “دورماق” (ايستادن – توقف كردن) پديد آمده است. روند پيدايي اين نام چنين بوده است. فعل دورماق زبان تركي آذري معاصر، در ميان اكثر اقوام ترك آسياي ميانه در دوران باستان و معاصر به صورت “تورماق” بكار رفته و مي رود. يعني صداي “د” به “ت” تبديل مي شود. اين تبديل يك تحول عادي فونتيك است.
. بخشي از تركان باستان به سبب ضرورت هاي اقتصادي زندگي خويش، كوچرو بوده و به صورت اتحاديه هاي طايفه اي مي زيستند. برخي از قبايل و طوايف اين اتحاديه ها ،بهر روي، برهبري پيشوايان خويش از تركيب اتحاديه جدا شده، يكجانشين شدند. اين هنگام ديگر قبايل اتحاديه آنان را “توروگ” (صفت فعلي “تورماق” به معني ساكن شده ،يكجانشين) ناميدند و اين واژه بعدها به تدريج به نام برخي قبايل ترك تبديل شد.
.
بعدها با به وجود آمدن دولت “گوي ترك” دو صداي پسين منحني(قالين دوداقلانان) در واژه ” توروق” turuk (يعني فونم هاي U) تحت تاثير صداي نازك “اؤ =ö در كلمه گوي (به معني خدا و آسمان) قرار گرفته و براساس قانون هماهنگي مصوٌت ها در زبان تركي به “توروك” Türük (گؤي توروك) تبديل مي شود و كلمه اخير هنگام كاربرد مستقل آن بصورت “توروك” تلفظ مي شود. دولت گوي ترك در سده هاي هفتم و هشتم ميلادي قوام داشت.
.
با رواج الفباي عربي ميان تركان در ادوار متاخرتر اين واژه بصورت “تورك” نوشته شده است، از آنجا كه در الفباي عربي براي صداي نازك پهن (اينجه دوداقلانان) “او” Ü حرف مستقلي وجود ندارد و اين صدا با حركه مشخص مي شود. لذا با اسقاط اين حركه ، كلمه مزبور، هم در تلفظ و هم در كتابت به شكل ” تورك” تحول يافته است.
.
اصطلاح ترك چگونه و چه زماني پديد آمده است؟
.
“ترك” اصطلاحي است كه پس از ميلاد عموميت و شمول يافته است. ليكن اين واژه مدتها پيش از ميلاد بوجود آمده و برخي قبايل ترك به اين مسمي گشته اند. اين كلمه داراي تلفظ هاي مختلف بوده است.
. ما در منابع عاشوري قبل از ميلاد به نام “ترك” بر مي خوريم. به نوشته پامپولسكي در منابع آشوري از سكونت “توروگ” ها =ترك ها در حوزه درياچه اروميه سخن رفته است. در برخي منابع نشان داده شده است كه اين گزارش منابع آشوري مربوط به قرن ۱۴ قبل از ميلاد است. . در برخي منابع نشان داده است كه اين گزارش منابع آشوري مربوط به قرن ۱۴ قبل از ميلاد است. در منابع اورارتويي نيز اطلاعاتي مبني بر سكونت “توروخ”ها در ناحيه اطراف درياچه اروميه وجود دارد. از آنجا كه اطلاعاتو گزارشات مذكور منابع آشوري و اورارتوئي اشاره به ناحيه واحدي دارند مي توان احتمال داد كه گزارش هر دو منبع مربوط به قوم واحدي است. مربوط بودن گزارشات منابع اورارتوئي به چندين سده پس از منابع آشوري بيانگر آن است كه اين قوم (توروگ ها ) قرن هاي متمادي در اراضي آذربايجان جنوبي سكونت داشته اند.
.
بنابراين بر اساس منابع موثق تاريخي بطور قطع مي توان گفت كه از ۱۵۰۰ سال قبل از ميلاد تا ۶۱۲ ق . م . و محتملا پيش و پس از اين دوران نيز در اراضي اطراف درياچه اروميه قبيله يا قبايل و يا اتحاديه قبايل “ترك” سكونت داشته اند
.
بون تركها (Bun Turkler) به نوشته مير علي سيدوف ” بون ترك”ها در سده چهارم قبل از ميلاد در آذربايجان و سرزمين هاي مجاور آن مي زيسته اند. به گفته وي در كتابي بنام “كارتليني نين مراجعتي”قيد شده است كه وقتي اسكندر پسران “لوتا”را به فرار وا داشت با “بون ترك”هاي خشمگين مواجه شد. آنان در سواحل رودكي مي زيستند و در چهار شهر سكونت داشتند و “بون ترك” و يا”بون توروگ “ها ناميده شده اند. محقق گرجي “ي.س.تاكايشيويلي” اين قبايل را ترك دانسته مي نويسد:«بون ترك ها يا تركان و يا تورانيانند» .
آكادميسين مار “بون تركها” را به معني “تركان محلي” دانسته است. برخي ديگر از محققان نيز اين نام را “هون ترك” دانسته اند. گرجي تفاوتي ميان “بون ترك”ها و قيپچاق”ها نمي بينند. اين امري كاملا طبيعي است چرا كه زبان ،عادات و رسوم، اعتقادات ديني، شيوه زندگي و… اين هر دو قوم يكي بود. هر دوي اين اقوام ترك بودند.
. به نوشته مير علي سيدوف در برخي زبانهاي تركي از جمله در زبان تركان كومان ،قيرغيز، تاتار و قاراقيرغيز، واژه«بون» به معني “نسل نژاد”بود بدين ترتيب “بون ترك” به معني نسل و نژاد ترك بوده است.
. از اينرو نيز در ميان تركان اتنونيم هايي چون «بون سووار»(نسل سووار=سابير)، “بون قيپچاق”(نسل قيپچاق)،”بون اوغوز”(نسل اوغوز) وجود داشت. بنابراين اقدامي با نام ترك در دوران پيش از ميلادهم در آذربايجان سكونت داشته اند.
.
“هايلان توروگ”ها(خايلان توروك ها)
. در سده پنجم ميلادي در آذربايجان شمالي “خايلان توروگ”ها و يا “هون”ها سكونتداشتند. براساس منابع ارمني پادشاه آنان “آران” نام داشت. به نوشته منابع،هايلان ترك ها جزو اتحاديه طوايف هون بودند كه در اواسط سده پنجم قبل از ميلاد در قفقاز شمالي مي زيستند.
. سيدوف نشان مي دهد كه واژه “هايلان” در زبانهاي تركي با شقيردي و اغوزي به معني “برگزيده”و”محترم”بوده است. بدين ترتيب هايلان ترك به معني تركان محتشم مي باشد.
.
توركوت ها
.
توركوت ها طوايفي بودند كه با “تلل”ها مي زيستند.از اين دو قوم “تلل”ها از اتحاديه هون جدا شده و دچار سختي و مشقت شدند. ليكن توركوت ها زندگي در كنار هون ها را ترجيح دادند. توركوت ها در دامنه هاي كوه هاي آلتاي مي زيستند و پيشه آنها آهنگري و تا حدودي نيز دامداري بود.
. بدين ترتيب اگر چه قوم ترك با اين نام (ترك) بصورت عام از دوران پس از ميلاد يعني از عهد دولت گوي ترك بدينسو معروف گشته ليكن واژه ترك از قرن ۱۴ ق.م شناخته است.
.
ريشه زبان تركي و جايگاه آن در بين ملل
.
هرمن وانبري (Herman vanberi) مي نويسد: زيبايي كمال زبان تركي تا بدان پايه است كه جايگاه آن حتي از زبان عربي كه گفته مي شود :گويا از طرف زبان شناسان زبده اي ساخته و پرداخته شده سپس جهت استفاده در اختيار آنان قرار گرفته است، نيز شامختر مي باشد .
.
در عين حال ماكس مولر (Max Muller) زبان شناس شهير قرن ۱۹ م. بر اين باور است كه:« ابزار گرامري زبان تركي چنان منظم و قانونمند، چنان كامل مي باشد كه اين تصور را به ذهن متبادر مي سازد كه شايد بنا به رهنمود يك فرهنگستان، از سوي زبان شناسان خبره ساخته و پرداخته جهت استفاده ارائه شده باشد…زماني كه ما زبان تركي را با دقت و موشكافي مي آموزيم، با معجزه اي روبرو مي شويم كه خرد انساني در عرصه زبان از خود نشان داده است.
. گفتني است سازمان بين الملل علمي فرهنگي يونسكو اخيرا طي آماري زبان تركي را سومين زبان زنده و با قاعده دنيا معرفي كرده است.
فوتبال ايران/سرمربي تيم فوتبال راه آهن شهرري گفت:براي شكست تراكتورسازي به تبريز آمده ايم. به گزارش اوج نيوز،علي دايي در نشست خبري بازي تيمش مقابل تراكتور سازي اظهار داشت:مقابل تراكتورسازي تبريز يكي از سخت ترين بازي هايمان را انجام خواهيم داد و تلاش مي كنيم تا دست پر به تهران بازگرديم.براي اين تيم احترام خاصي قائل هستم و هواداران تراكتور يكي از پرشورترين تماشاگران ايران هستند.در بازي هاي گذشته به علت بدشانسي و بي تجربگي بازيكنان بازي هاي برده را از دست مي داديم.با تمام توان برابر تراكتور قرار مي گيريم و هدفمان كسب سه امتياز است.اميدوار هستم تا حق به حقدار برسد و لياقت راه آهن در پايين جدول نيست و بايد در مسابقات پيش رو جبران مافات كنيم.تراكتور روي توپ هايي هوايي خوب عمل مي كند و من به فوتبال روي زمين اعتقاد دارم. وي ادامه داد:در بازي قبل با سايپا گل دوم اين تيم آفسايد بود و در برنامه نود هم اعلام شد اما مشكلات داوري در تمامي بازي ها وجود دارد و بايد با آن كنار بياييم.در ابتداي فصل با توجه به زمان محدودي كه داشتيم نتوانستيم بازيكنان بيشتري به خدمت بگيريم و از نطر بدني هم حداقل چهار هفته از ساير تيم ها عقب تر بوديم.از لحاظ فني پيشرفت كرديم و قطعا نتيجه خواهيم گرفت. سرمربي راه آهن گفت:در تبريز شعارهايي شنيدم كه نه در شان بنده است و نه در شان هواداران پرشور تراكتور.هميشه خودم را يك آذربايجاني مي دانم و بهترين دوستانم نيز تبريزي هستند.راه آهن هزارهوادار بيشتر ندارد ولي تراكتور يك آذربايجان پشتش است. دايي تصريح كرد:متاسفانه در فوتبال ايران به استعدايابي و بازيكن سازي اهميتي داده نمي شود.در تمام دنيا باشگاه ها به دنبال جذب بازيكنان مستعد هستند ولي در ايران اين گونه نيست.در واقع ما باشگاهي نداريم و بيشتر آنها به صورت يك تيم اداره مي شود. سرمربي راه آهن افزود:آرزوي هر مربي است كه در تراكتور مربيگري كند ولي هنوز به مربيگري در شهرستان فكر نكرده ام كه آن هم به خاطر شرايط زندگي ام بوده است. دايي درباره اين كه بهترين بازيكن دنيا كيست نيز گفت:از نظر بنده ليونل مسي بهترين بازيكن دنيا است.من خودم به مسي راي مي دهم و بارسلونا را بيشتر به خاطر اين بازيكن دوست دارم.كارهايي كه مسي انجام مي دهد در تاريخ بي نظير است.هر دريبل مسي متفاوت است و حركت بعدي او مشخص نمي باشد.در واقع به نطر مسي بهتر از رونالدو است. سرمربي راه آهن اظهار داشت:به هيچ عنوان به انتخابات فدراسيون فوتبال فكر نمي كنم و كانديد نخواهم شد.چون افرادي كه در اين پست قرار مي گيرند بايد سياسي باشند و اين خصوصيات را من ندارم.3 سال پيش پيشنهاد دادند اما قبول نكردم. دايي در پايان گفت:اگر بضاعت مالي باشگاه اجازه بدهد قصد داريم چند بازيكن خوب خارجي بگيريم تا وضعيت مان بهتر شود.
قلعه اولتان با نام شهر ساسانی دشت مغان یاد شده است . در بخشی از این خبر آمده است : " حفاریهای اخیر باستان شناسی در سایت اولتان قالاسی منجر به کشف یک شهر بزرگ گردید که به عصر ساسانی بر می گردد. " در جایی دیگر گفته شده است : " در اولتان قالاسی یک قلعه تاریخی وجود دارد که در ساحل جنوبی رود آراز (ارس) واقع شده که شامل شواهد و قراین ارزشمند باستان شناسی از قبیل برج و پوسته های زمینی می باشد. قلعه در مدت دو فصل کاوشگری کاملا از زیر خاک بیرون آمده است . " این سایت نوشته است : " مطالعات باستان شناسی اخیر نشان داده است که اولتان قالاسی باید یک شهر خیلی بزرگ در پایان عصر ساسانی بوده باشد که در واقع آغاز دوره اسلامی است. " در ادامه آمده است : " این شهر بزرگ به دو قسمت تقسیم می شود : منطقه مسکونی و قلعه نظامی. قلعه نظامی چهارصد در هشتصد متر مربع است.
خدایا: "عقیده" مرا از دست "عقدهام" مصون بدار. خدایا: به من قدرت تحمل عقیده "مخالف" ارزانی کن. خدایا: رشد علمی و عقلی مرا از فضیلت "تعصب" و "احساس" و "اشراق" محروم نسازد. خدایا: مرا همواره آگاه و هوشیار دار، تا پیش از شناختن "درست " و "کامل" کسی، یا فکری مثبت یا منفی قضاوت نکنم. خدایا: جهل آمیخته با خودخواهی و حسد، مرا، رایگان، ابزار قتاله دشمن برای حمله به دوست، نسازد. خدایا: شهرت، منی را که: "می خواهم باشم"، قربانی منی که: "می خواهند باشم" نکند. خدایا: مرا از چهار زندان بزرگ انسان: "طبیعت"، "تاریخ"، "جامعه" و "خویشتن" رها کن، تا آنچنان که تو ای آفریدگار من، مرا آفریدهای خود آفریدگار خود باشم، نه که همچون حیوان خود را با محیط، که محیط را با خود تطبیق دهم. خدایا: مرا از فقر ترجمه و زبونی تقلید نجات بخش، تا قالبهای بیارزش را بشکنم، تا در برابر " قالب ریزی" غرب! بایستم و تا همچون اینها و آنها دیگران حرف نزنند و من فقط دهانم را تکان دهم. خدایا: مرا یاری ده تا جامعه ام را بر ۳ پایه "کتاب، ترازو و آهن" استوار کنم، و دل را از ۳ سرچشمه "حقیقت، زیبایی و خیر" سیراب سازم. مذهب بیعوام، ایمان بیریا، خوبی بینمود، گستاخی بیحامی، مناعت بیغرور، عشق بیهوس، تنهایی در انبوه جمعیت، و دوست داشتن بیآنکه دوست بداند، روزی کن. خدایا: به من زیستنی عطا کن که در لحظه مرگ، بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است، حسرت نخورم، و مردنی عطا کن که بر بیهودگیاش، سوگوار نباشم. بگذار تا آنرا من خود انتخاب کنم اما آنچنان که تو دوست میداری. خدایا: "چگونه زیستن" را تو به من بیاموز، "چگونه مردن" را خود خواهم آموخت. خدایا: می دانم که اسلام پیامبر تو با "نه" آغاز شد و تشیع دوست تو نیز با "نه" آغاز شد (نه ای که علی در شورای عمر در پاسخ عبدالرحمن گفت). مرا ای فرستنده محمد و ای دوستدار علی، به "اسلام آری" و به "تشیع آری" کافر گردان. خدایا: مسئولیتهای شیعه بودن" را که علیوار بودن و علیوار زیستن و علیوار مردن است، و علیوار پرستیدن و علیوار اندیشیدن و علیوار جهاد کردن و علیوار کار کردن و علیوار سخن گفتن و علیوار سکوت کردن است تا آنجا که در توان این بنده ناتوان علی است، همواره فرا یادم آر. خدایا: "اینها" علی را تا خدا بالا می برند، و آنگاه او را در سطح کسی که از ترس، به "خلاف شرع" رای می دهد و با خائن بیعت می کند پایین می آودند! تسبیح گوی ولایت جورند و رجز خوان که: نعمت ولایت علی داریم. خدایا: "اخلاص" و "اخلاص" و "اخلاص" خدایا: در روح من، اختلاف در "انسانیت" را، با اختلاف در "فکر" و اختلاف در "رابطه"، با هم میامیز، آنچنان که نتوانم این سه اقنوم جدا از هم را، باز شناسم. خدایا: مرا بخاطر حسد، کینه و غرض، عملهء آماتور ظلمه مگردان. خدایا: خود خواهی را چنان در من بکش، یا چندان برکش، تا خود خواهی دیگران را احساس نکنم و از آن در رنج نباشم. خدایا: مرا، درایمان، "اطاعت مطلق" بخش تا در جهان "عصیان مطلق" باشم. خدایا: مرا به ابتذال آرامش و خوشبختی مکشان، اضطراب های بزرگ، غمهای ارجمند و حیرت های عظیم را به روحم عطا کن. خدایا: اندیشه و احساس مرا در سطحی پایین میاور که زرنگی های حقیر و پستی های نکبت بار، و پلید "شبه آدمهای اندک" را متوجه شوم. خدایا: آتش مقدس "شک" را آنچنان در من بیفروز تا همه "یقین"هایی را که در من نقش کرده اند، بسوزد. و آنگاه از پس توده این خاکستر، لبخند مهراور بر لبهای صبح یقینی، شسته از غبار، طلوع کند. خدایا: مرا ازاین فاجعه پلید "مصلحت پرستی" که چون همه گیر شده، وقاحتش از یاد رفته و بیماریی شده که از فرط عمومیتش، هر که از آن سالم مانده، بیمار می نماید مصون بدار، تا: "به رعایت مصلحت، حقیقت را ذبح شرعی نکنم". خدایا: رحمتی کن تا ایمان، نام و نان برایم نیاورد، قوتم بخش تا نانم را و حتی نامم را در خطر ایمانم افکنم، تا از آنها باشم که پول دنیا را میگیرند و برای دین کار می کنند، نه از آنها که پول دین! را می گیرند و برای دنیا کار می کنند. خدایا: قناعت، صبر و تحمل را از ملتم باز گیر و به من ارزانی دار. خدایا: این خورده بین حسابگر مصلحت پرست را که بر دو شاه بال "هجرت" از "هست"، و "معراج" به "باشد" م، بندهای بیشمار می زند در زیر گامهای این کاروان شعله های بیقرار شوق، که در من شتابان می گذرد، نابود کن! خدایا: مرا از نکبت دوستی ها و دشمنی های ارواح حقیر در پناه روحهای پرشکوه چون علی و دلهای زیبای همه قرنها - از گیلگوش تا سارتر و از لوپی تا عین القضات، و از مهراوه تا رزاس، پاک گردان. خدایا: تو را همچون فرزند بزرگ حسین بن علی، سپاس می گزارم که دشمنان مرا از میان احمق ها برگزیدی، که چند دشمن ابله، نعمتی است که خداوند تنها به بندگان خاصش عطا می کند. خدایا: مرا هرگز مراد بی شعورها و محبوب نمکهای میوه مگردان. خدایا: بر اراده، دانش، عصیان، بی نیازی، حیرت، لطافت روح، شهامت و تنهاییام بیفزای. خدایا: این کلام مقدسی را که به روسو الهام کرده ای، هرگز از یاد من مبر که: "من دشمن تو و عقاید تو هستم، اما حاضرم جانم را برای تو و عقاید تو فدا کنم". خدایا: "جامعهام" را از بیماری تصوف و معنویت زدگی شفا بخش، تا به زندگی و واقعیت بازگردد، و مرا از ابتذال زندگی و بیماری واقعیت زدگی نجات بخش، تا به آزادی عرفانی و کمال معنوی برسم. خدایا: به روشنفکرانی که اقتصاد را "اصل" می دانند، بیاموز که: اقتصاد "هدف" نیست، و به مذهبی ها که "کمال" را هدف می دانند، بیاموز که: اقتصاد هم "اصل" است. خدایا: این آیه را که بر زبان داستایوسکی رانده ای، بر دلهای روشنفکران فرود آر که: "اگر خدا نباشد، همه چیز مجاز است". جهان فاقد معنی و زندگی فاقد هدف و انسان پوچ است، و انسان فاقد معنی، فاقد مسئولیت نیز هست. خدایا: در برابر هر آن چه انسان ماندن را به تباهی می کشاند، مرا، با "نداشتن" و "نخواستن"، روئین تن کن. خدایا: به مذهبی ها بفهمان که: آدم از خاک است، بگو که: یک پدیده مادی نیز به همان اندازه خدا را معنی می کند که یک پدیده غیبی، در دنیا همان اندازه خدا وجود دارد که در آخرت. و مذهب، اگر پیش از مرگ، به کار نیاید، پس از مرگ به هیچ کار نخواهد آمد. خدایا: کافر کیست؟ مسلمان کیست؟ شیعه کیست؟ سنّی کیست؟ مرزهای درست هر کدام، کدام است؟ خدایا: مگذار که: ایمانم به اسلام و عشقم به خاندان پیامبر، مرا با کسبه دین، با حمله تعصب و عمله ارتجاع، هم آواز کند. که آزادی ام اسیر پسند عوام گردد. که "دینم"، در پس "وجهه دینیام"، دفن شود، که آنچه را "حق میدانم"، بخاطر آنکه "بد میدانند" کتمان نکنم. خدایا: ای خداوندا! به علمای ما مسئولیت، و به عوام ما علم، به مومنان ما روشنایی، و به روشنفکران ما ایمان، و به متعصبین ما فهم، و به فهمیدگان ما تعصب، به زنان ما شعور و به مردان ما شرف، و به پیران ما آگاهی و به جوانان ما اصالت، به اساتید ما عقیده و به دانشجویان ما.... نیز عقیده، به خفتگان ما بیداری و به بیداران ما اراده، به مبلغان ما حقیقت و به دینداران ما دین، به نویسندگان ما تعهد و به هنرمندان ما درد، و به شاعران ما شعور و به محققان ما هدف ، به نومیدان ما امید و به ضعیفان ما نیرو و به محافظه کاران ما گستاخی، و به نشستگان ما قیام و به راکدان ما تکان، و به مردگان ما حیات، و به کوران ما نگاه و به خاموشان ما فریاد، و به مسلمانان ما قرآن و به شیعیان ما علی، و به فرقه های ما وحدت، و به حسودان شفا به خودبینان ما انصاف، به فحاشان ما ادب، به مجاهدان ما صبر و به مردم خودآگاهی، و به همه ملت ما، همت تصمیم و استعداد فداکاری و شایستگی نجات و عزت ببخشا
و تو ای علی! ای شیر! مرد خدا و مردم، ربّالنوع عشق و شمشیر! ضربهای دیگر! و اما تو ای حسین! با تو چه بگویم ؟ "به خون تو محتاج است " ای زینب ای زبان علی در کام! با ملت خویش حرف بزن! ما را نیز، در پی این قافله، با خود ببر! |
About![]()
مینویسم شاید چشمات با این نوشته ها منو بفهمن! مینویسم چون دستام از زبونم شجاع ترن! مینویسم چون قلبم کسی رو نداره! مینویسم چون تنهام میخوام بخونی......! من مینویسم و تو بخون......! اگه یه روزی گذرت افتاد اینجا فقط خودت بخون!
دی 1399 شهريور 1399 مرداد 1397 بهمن 1396 آبان 1396 آبان 1395 آذر 1393 آبان 1393 مهر 1393 خرداد 1393 بهمن 1392 دی 1392 آذر 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1391 اسفند 1390 بهمن 1390 دی 1390 AuthorsLinks
" target="_blank" style="text-decoration: none">نتایج زنده بازی های فوتبال
SpecificLinkDump
مهندسی عمران Categories
کاربران آنلاین: بازدیدها :
|