Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


شهرام آذروند

هرگز مرتکب این اشتباه نمی شوم، که با کسانی که برای نظراتشان اهمیتی قائل نیستم، بحث کنم! یاد گرفته ام که : 1. با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنياي احمقانه خويش خوشبخت زندگي کند. 2. با وقيح جدل نکنم چون چيزي براي از دست دادن ندارد و روحم را تباه مي کند . 3. از حسود دوري کنم چون حتي اگر دنيا را هم به او تقديم کنم باز هم از من بيزار خواهد بود . 4. تنهايي را به بودن در جمعي که به آن تعلق ندارم ترجيح دهم. . . . اگر نمی توانی شاهراه باشی، كوره راه باش. اگر نمی توانی خورشید باشی، ستاره باش. كمیت نشانگر پیروزی یا ناكامی تو نیست. هر آنچه هستی، باش.

 

معرفی منابع کنکور کارشناسی ارشد رشته مدیریت دولتی

در این بخش سعی شده جامعیت منابع رعایت گردد لذا مناسب است پس از بررسی منابع ، نسبت به انتخاب بهترین و مهمترین منابع اقدام نمایید .

با اینحال سایت در راستای فعالیت مشاوره ای خود، تعدادی از کتب مهمتر را در هر گروه با ستاره مشخص می نماید. بدیهی است تصمیم نهایی در انتخاب منابع بر عهده داوطلب است.

ردیف

نام کتاب

تألیف

توضیحات

زبان عمومی و تخصصی

1

504 Essential Words *

 

 

2

Barron's essential words for the TOEFL*

 

 

3

زبان تخصصی مدیریت *

آرمان اشراقی

انتشارات نگاه دانش

4

زبان تخصصی مدیریت (با تاکید بر استراتژی های درک مطلب)*

محمدرضا ناصرزاده - یاشاردهدشتی

انتشارات نگاه دانش نوین

5

زبان عمومی کارشناسی ارشد *

آرمان اشراقی

انتشارات پیک مروا

6 زبان عمومی محمدرضا ناصرزاده - یاشاردهدشتی انتشارات نگاه دانش
7

زبان عمومی کارشناسی ارشد

داور ونوس، مهرداد پرچ

انتشارات کتابخانه فرهنگ

8

زبان تخصصی مدیریت (مقدماتی و پیشرفته)

داور ونوس

انتشارات دانشکده مدیریت دانشگاه تهران

9

زبان تخصصی مدیریت (GMAT)

داور ونوس - پگاه شاپوری

انتشارات نگاه دانش

10

متون تخصصی مدیریت به زبان انگلیسی

استونر- فریمن- برگزیده حسن اسماعیل پور و آرمان اشراقی

انتشارات نگاه دانش

11

لغات تخصصی و متون درک مطلب مدیریت

داور ونوس، مهرداد پرچ

انتشارات کتابخانه فرهنگ

12

سوال های چند گزینه ای زبان تخصصی مدیریت

اسدالله کردنائیج

کتاب مهربان نشر

13

گرامر زبان عمومی کلیه رشته‌های کارشناسی ارشد

وحید عسگری

کانون فرهنگی آموزش

14

Management - A global perspective

Weihrich, Koontz

انتشارات ترمه

15

30 آزمون زبان عمومی و تخصصی مدیریت

ناصر عسگری

انتشارات کتابخانه فرهنگ

16

جزوه 932 واژه ضروری برای زبان تخصصی مدیریت

علی یونسیان

دانلود از سایت مدیر

تئوریهای مدیریت

1 مبانی سازمان و مدیریت * علی رضائیان انتشارات سمت

2

مدیریت عمومی *

مهدی الوانی

نشر نی

3 مبانی مدیریت رفتار سازمانی * علی رضائیان انتشارات سمت

4

مدیریت منابع انسانی *

اسفندیار سعادت

انتشارات سمت

5

تجزیه و تحلیل و طراحی سیستم *

علی رضائیان

انتشارات سمت

6

تئوری سازمان: ساختار و طرح سازمانی *

استیفن رابینز - ترجمه الوانی و دانائی فرد انتشارات صفار - اشراقی
7

مجموعه سوالات طبقه بندی شده کنکور کارشناسی ارشد تئوریهای مدیریت*

داور ونوس و مهرداد پرچ

انتشارات مهربان نشر

8

تستهای تالیفی کتابهای مدیریت عمومی الوانی، مبانی سازمان، رفتار سازمانی و تجزیه و تحلیل و طراحی سیستم های رضاییان، تئوری سازمان و مبانی رفتار سازمانی رابینز، منابع انسانی سعادت، تئوری و طراحی سازمان دفت، اصول و مبانی مدیریت جاسبی، سازمان و مدیریت نجف بیگی

سایت مدیر

دانلود از سایت مدیر

9

مبانی رفتار سازمانی

استیفن رابینز - ترجمه اعرابی و پارساییان

انتشارات دفتر پژوهشهای فرهنگی

10

مبانی فلسفی و تئوریهای رهبری و رفتار سازمانی

علی اکبر افجه

انتشارات سمت

11

مبانی تئوری و طراحی سازمان

ریچارد ال دفت - ترجمه پارسائیان و اعرابی

انتشارات دفتر پژوهشهای فرهنگی

12

مروری جامع بر مفاهیم اساسی نظریه های مدیریت و سازمان - 2جلد

سید رضا سید جوادین

انتشارات نگاه دانش

13

تجزیه و تحلیل و طراحی سیستم ها

شمس السادات زاهدی

انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی

14

مدیریت منابع انسانی

سید حسین ابطحی

انتشارات دانشگاه پیام نور

15 مجموعه سوالات طبقه بندی شده تئوری های مدیریت سیدرضاسیدجوادین، سیدمحمدرضا ناصرزاده انتشارات نگاه دانش

16

تئوریهای مدیریت

سید اباذر نورحسینی - احمد صداقت

انتشارات آزاده (راهیان ارشد)

اقتصاد کلان

1

اقتصاد کلان *

محسن نظری

انتشارات نگاه دانش

2

2000 سوال چهارگزینه ای اقتصادکلان

محسن نظری

انتشارات نگاه دانش

3

مجموعه سوالات چهارگزینه ای اقتصاد کلان

تیمور رحمانی

انتشارات ترمه

اقتصاد خرد

1

اقتصاد خرد *

محسن نظری

انتشارات نگاه دانش

2

2000 سوال چهار گزینه ای اقتصاد خرد

محسن نظری

انتشارات نگاه دانش

3

تئوری و مسائل اقتصاد خرد

دومنیک سالواتوره - ترجمه حمیدرضا ارباب

نشر نی

ریاضیات

1

ریاضیات *

هادی رنجبران

نشر کتاب دانشگاهی

2

ریاضیات عمومی

امید محمودیان

انتشارات نگاه دانش

3

ریاضیات و کاربرد آن در مدیریت

اکبر عالم تبریز - محمد فاریابی باسمنج

انتشارات صفار - اشراقی

4

تست و خلاصه درس ریاضیات کارشناسی ارشد

مسعود نیکوکار

گسترش علوم پایه

5

ریاضیات کاربردی

وحید ناصحی فر

انتشارات پوران پژوهش

آمار

1

آمار و کاربرد آن در مدیریت (2جلد) *

عادل آذر - مومنی

انتشارات سمت

2

آمار و احتمال *

هادی رنجبران

نشر کتاب دانشگاهی

3

درس و کنکور آمار و کاربرد آن در مدیریت، اقتصاد، بازرگانی و حسابداری

مسعود نیکوکار

گسترش علوم پایه

4

آمار کاربردی

وحید ناصحی فر و دیگران

نشر ترمه

5

آمار و احتمال

محسن طورانی

زیتون سبز

مالیه عمومی

1

مالیه عمومی *

تقوی وابوطالب

انتشارات کتابخانه فروردین

2

مالیه عمومی و خط مشی دولتها

غلامرضا عزیزی

انتشارات شهرآشوب

3

مالیه عمومی و تنظیم خط مشی مالی دولت

رنگریز - خورشیدی

شرکت چاپ و نشر بازرگانی

بودجه

1

بودجه و بودجه ریزی *

داود کیاکجوری

 

2

اصول و مبانی نظام نوین بودجه در ایران

مرتضی موسی خانی - مسعود منشی زاده

دانشگاه آزاد قزوین

3

بودجه ریزی دولتی در ایران

علیرضا فرزیب

موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی

4

تنظیم و کنترل بودجه

مهدی ابراهیمی نژاد و اسفندیار فرج وند

انتشارات سمت

حسابداری دولتی

1

اصول و کاربرد حسابداری دولتی در سازمانهای غیر انتفاعی *

اقوامی - باباجانی

انتشارات سمت

2

حسابداری و کنترلهای مالی دولتی *

جعفر باباجانی

دانشگاه علامه طباطبایی

3

حسابداری دولتی

سیدمهدی محمدحسینی

انتشارات پوران پژوهش

4

مجموعه جامع و طبقه بندی شده حسابداری دولتی

حیدر احمدی، فرزانه جلالی علی آبادی

انتشارات کتابخانه فرهنگ

5

حسابداری دولتی

پرویز سعیدی

انتشارات نگاه دانش

کلیه دروس

1

مجموعه سوالات کنکور کارشناسی ارشد مدیریت – جلد اول (دروس عمومی) *

گروه مولفان

انتشارات نگاه دانش

2

مجموعه سوالات کنکور کارشناسی ارشد مدیریت – جلد دوم (دروس تخصصی) *

گروه مولفان

انتشارات نگاه دانش



 

 


+نوشته شده در جمعه 2 دی 1390برچسب:,ساعت11:29توسط شهرام آذروند | |

 

ضرایب دروس، تعداد سوالات و زمان پاسخگویی به سوالات کنکور کارشناسی ارشد مدیریت دولتی و بحران

 

شماره دفترچه نام درس ضریب تعداد سوالات زمان پاسخگویی
1 زبان عمومی و تخصصی 3 30 180
تئوری های مدیریت 3 25
مالیه عمومی و بودجه 2 20
ریاضی و آمار 2 40
اقتصاد خرد و کلان 2 20
حسابداری دولتی 2 20


اطلاعات مربوط به کنکور سال 1390 می باشد


+نوشته شده در جمعه 2 دی 1390برچسب:,ساعت11:20توسط شهرام آذروند | |

معرفی گرایش مدیریت دولتی

این گرایش از رشته مدیریت اولین بار در سال 1333 تحت عنوان علوم اداری در موسسه علوم اداری زیر نظر دانشکده حقوق دانشگاه تهران با همکاری دانشگاه کالیفرنیای جنوبی برگزار شد. در حال حاضر این رشته در اکثر دانشگاه‌های کشور تحت عنوان مدیریت دولتی و با گرایش‌های مختلف در سطوح کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری تدریس می‌شود.

هدف

هدف از این رشته عبارت است از: آموزش نیروی انسانی متخصص مورد نیاز سازمانها، اداره ها و شرکتهای دولتی و خصوصی و نیز آشنایی دانشجویان با کاربرد روشهای علمی در مدیریت.

نقش و توانایی

فارغ التحصیلان می توانند مشاغلی از قبیل کارشناس اداری، امور کارکنان، تشکیلات و روشها، طبقه بندی مشاغل، حقوق و دستمزد، برنامه ریزی پرسنلی و نظایر آن و قبول مسئولیت در سمت مدیران سطوح میانی و سرپرستی واحدهای اداری و خدماتی وزارتخانه ها و سازمانهای دولتی و شهرداریها را عهده دار شوند.

شرکت کنندگان در این دوره افزون بر آشنایی با مسائل نظری دانش مدیریت، با کاربردهای این رشته آشنا می شوند.

ضرورت و اهمیت این دوره در آشناسازی مدیران رده های گوناگون با نقش رشته مدیریت در سازمانها و موارد استفاده این دانش و همچنین تربیت نیروی متخصص بعنوان رابط میان مدیران و کارمندان اداری و فنی که معمولاً مسئولیت اجرایی و سرپرستی واحدها را عهده دار می شوند، می باشد.

گرایش ها

این گرایش در سطح کارشناسی ارشد در 5 گرایش ساختار و تشکیلات و روش‌ها، مدیریت منابع انسانی، سیستم های اطلاعاتی مدیریت، تحول سازمانی و مدیریت مالی دولتی تدریس می شود. گرایش‌های مذکور در 20 واحد درسی مشترک بوده و تفاوت آنها در 8 واحد درسی است.

دانشگاهها

در حال حاضر دانشگاه‌های تهران، تهران (واحد قم)، علامه طباطبایی، شهید بهشتی، شاهد، ولیعصر رفسنجان و زاهدان در سطح کارشناسی ارشد در این گرایش دانشجو پذیرش می‌کنند. همچنین دانشگاه پیام نور در واحدهای تهران، شیراز، رشت، دلیجان و گرمسار از طریق آزمون سراسری در این گرایش دانشجو می پذیرد.

گرایش مدیریت دولتی در سطح دکترای تخصصی نیز دارای سه گرایش سیاستگذاری (خط‌مشی گذاری)، رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی می‌باشد.

 

آینده شغلی :

 

این رشته به دلیل برخورداری از گرایش‌ها و زیرمجموعه‌های گوناگون دارای بازار کار وسیع در بخش‌های دولتی و خصوصی می‌باشد. فارغ التحصیلان این رشته در زمینه‌های تشکیلات سازمانی، منابع انسانی، سیستم‌های اطلاعاتی و دیگر مباحث مطرح در مدیریت در سطوح کارشناسی و مدیریتی در بخش خصوصی و دولتی قادر به فعالیت می‌باشند، همچنین این فارغ التحصیلان بعنوان مشاور یا مجری در زمینه سیاست‌گذاری‌های بخش دولتی می‌توانند فعالیت کنند

+نوشته شده در جمعه 2 دی 1390برچسب:,ساعت11:14توسط شهرام آذروند | |

+نوشته شده در پنج شنبه 1 دی 1390برچسب:,ساعت22:37توسط شهرام آذروند | |


 

آشنایی بیشتر با تاریخ خفته دشت مغان . حفاریهای فصل چهارم قلعه کهن اولتان

گفتگوی اختصاصی مغان ارس با مهندس موسی حسینیان کارشناس باستان شناسی و یکی از اعضای تیم حفاری

 

 

 

 

موسی حسینیان کارشناس باستان شناسی و یکی از اعضای تیم حفاریهای اخیر قلعه اولتان در خصوص آخرین اقدامات انجام گرفته برای حفاری این قلعه باستانی موجود در دشت مغان و در نزدیکی شهرستان پارس آباد مطالبی را در اختیار مغان ارس قرار داد. ایشان در گفتگوی خود با مغان ارس در رابطه با علاقه مندی وتحصیلاتش گفت : " من کارشناسی باستان شناسی را در دانشگاه میانه به اتمام رسانده ام و در حفاریهای اخیر قلعه اولتان در خدمت دکتر مهاجرنژاد بودم که در واقع فصل چهارم حفاری باستان شناسی این محیط بشمار میرود. قبلا مهندس کریم علیزاده کارشناس ارشد باستان شناسی سرپرست تیم حفاری بود که اکنون این مسئولیت به دکتر مهاجر نژاد سپرده شده است.

 

سئوال کردیم که لطفا در خصوص قلعه اولتان و وضع جغرافیایی و قدمت آن توضیحاتی بدهید ؟ ایشان گفت : " قلعه اولتان با مساحتی درحدود 80هکتار درجنوب رود ارس ودرکنار روستای اولتان ازتوابع شهرستان پارس آباد واقع شده است.37هکتار آن درداخل حصار قرار گرفته که محوطه ارگ یا شاه نشین را تشکیل میدهد وقطرحصارآن هفت متر است وبرروی حصار ودرفاصله هر سی متریک برج دیدبانی وجود دارد.حدود43هکتار آن را ربض یا محوطه اطراف ارگ تشکیل میدهد ویک خندق به عرض پانزده متر محوطه اطراف ارگ را دربرمیگیرد که بوسیله آن داخل خندق را ازآب رودخانه ارس تامین میکردند. درطول تاریخ مشهورترین شخصیتی که از این قلعه بازدید کرده تیمور لنگ میباشدکه بنا به روایت موقع حمله به ایران تیمور ازقفقاز باقشون دویست وپنجاه هزار نفری خودوارد ایران شده وبه مدت دو ماه دراین قلعه اقامت کرده است.

این نظریه تاحدودی میتواند درست باشد چون تنهامکانی که از قفقاز تا اردبیل میتوانست سپاه دویست و پنجاه هزار نفری تیمور را درخود جای دهد قلعه اولتان بود.قدمت تاریخی قلعه اولتان مربوط به دوره ساسانی است وتا دوره تیموری تداوم استقرار دراین قلعه وجود داشته است،اما این قدمت با حفاری باستان شناسی امسال ارتقاع یافت و تکه سفالهای دوره تاریخی تمدن اشکانی از این محوطه پیدا شد وقدمت این قلعه از دوره ساسانی به دوره اشکانی ارتقاء یافت یعنی قدمت این قلعه از1800 سال به 2400 سال ارتقاء یافت.در خصوص آغاز عملیات کاوش سئوال شد و اینکه شما در این حفاری چه مسئولیتی داشتید ؟ درخواست کردیم برخی از جزییات حفاری را به اطلاع علاقمندان برساند ایشان اظهار کرد : " درنهم تیر 1388 فصل چهارم حفاری وکاوش باستان شناسی در قلعه اولتان آغاز شد سرپرست حفاری وکاوش آقای دکترمهاجرنژادبودند وبنده به همراه شش نفردیگر از کارشناسان درخدمت تیم حفاری بودیم.

درکل هدف ازحفاری وکاوش امسال دراولتان قالاسی که فصل چهارم آن بود مشخص کردن سیستم معماری وشناسایی لایه های استقراری این محوطه بود.درمجموع چهار عددترانشه یا کارگاه درنقاط مختلف قلعه احداث شد.ترانشه یک ودو برروی حصار جنوبی وترانشه سه برروی حصار شمالی وترانشه چهاردرداخل محوطه ارگ وبه منظور لایه نگاری احداث شد.درترانشه یک ودرعمقهای آغازین مصالح معماری بدست آمدکه جنس آنها از خشت،چینه،آجروشفته ریزی که یک سیستم معماری ترکیبی وتلفیقی رابه وجود آورده بودند.همچنین آثار بدست آمده درترانشه یک ، یک فضای خالی اتاق مانند بودکه دارای چهار ردیف طاقچه ودیوارهای هایل واجاق پخت وپز ویک حلقه چاه به عمق شش متر که داخل آن ازآجر وروی آن به وسیله آهک اندود شده بود.احتمالاًاین قسمت که چاه درآن واقع شده بودبرای شستشو وانجام کارهای روزمره بهداشتی به کار میرفت،چون آهک همیشه کاربرد ضدعفونی وبهداشتی داشت.

در داخل اتاق ودرروی کف تعداد چند عدد سفال ارغوانی وپوست تخم مرغی بدست آمد که از مشخصه های سفالهای دوره اشکانی است واین احتمال رابه یقین تبدیل کرد که قدمت این محوطه به دوره اشکانی باز میگردد.ترانشه یا کارگاه شماره دو درمقابل ترانشه یک وبر روی حصارجنوبی واقع شده بودازاین ترانشه خشتهای بزرگ دوره تاریخی به دست آمدکه این خشتها یک فضایی به شکل نیم دایره را به وجود میآوردندکه بعد ازخاک برداری انبوه مشخص شد که اینجا همان برج دیدبانی است که این برجها به فاصله سی متر از هم به صورت مداوم برروی حصار قرار دارند.ترانشه سه بر روی حصارشمالی ودرکنار رود ارس احداث شد.هدف ازاحداث این ترانشه مشخص کردن ابعاد خشتهاو مصالح به کاررفته دراین قسمت ازحصار بود.ترانشه چهار در داخل ارگ وبه منظور لایه نگاری احداث شد،که از این ترانشه درعمق 80سانتی متری تدفین دوره اسلامی بدست آمدکه تدفین بر روی یک لایه ای ازسنگ فرش قرار داشت،جهت تدفین شمالی جنوبی بود وبه دلیل کمبود وقت حفاری ، ادامه کاوش انجام نشد.

از مشخصات معماری حصار قلعه داشتن خاکسر وزغال درپایین ساختار بودچون که خاکسر وزغال عایق خوبی برای جلوگیری از نفوذ رطوبت است،چون این قلعه درحاشیه رود ارس واقع شده بود وهمیشه درمعرض نفوذ رطوبت بود اززغال وخاکسر بیشتر استفاده شده بود.متاسفانه به دلیل کمبود وقت کاوش،هیات حفاری از ادامه حفاری باز ماند ولایه های استقراری که درقسمت پایینی ترانشه ها بود دست نخورده باقی ماند وما نتوانستسم به خاک بکر برسیم . بازهم قسمتهایی ازتاریخ مغان بصورت مبهم باقی ماند،به امید روزی که تاریخ مغان بصورت شفاف نمایان شود.

مغان ارس از شرکت شما در این گفتگو تشکر می نماید که بعنوان فرد تحصیلکرده بومی در رشته باستان شناسی و یکی از اعضای افتخاری تیم حفاری در قلعه اولتان حضور داشته اید. لازم به ذکر است پایان نامه آقای حسینیان " درآمدی بر بسط و گسترش فرهنگ کورا و ارس " بوده است که بزودی قسمتهایی از آن را در سایت مغان ارس خواهیم داشت.

 

+نوشته شده در پنج شنبه 1 دی 1390برچسب:,ساعت22:14توسط شهرام آذروند | |


 

 

+نوشته شده در پنج شنبه 1 دی 1390برچسب:,ساعت22:10توسط شهرام آذروند | |

مهندس ابراهیم پارسا در سال1334 شهر پارس آباد ( پارساباد ) رابنیانگذاری كردند. (بنا به روایت )

 

مهندس ابراهیم پارسا

 

 

ایشان پس از سالها استاندار زاهدان ، اصفهان و بعد به سمت سناتوری رسیدند . تا اینكه بعد از انقلاب به انگلستان سفر كرد و بعد از مدتی به ایران بازگشت . و چندین سال است كه از او خبری در دست نیست .

 

 

 

آباد كننده شهر پارس آباد مغان (مهندس منوچهر كفایی)

مهندس كفایی

 

 

 

مهندس منوچهر كفایی (رئیس سازمان آب و شهردار پارس آباد)با گروهی از افراد منطقه درفرودگاه پارس آباد در اردیبهشت ماه سال 1352 .
افراد از چپ به راست عبارتند از :
آواد عابدیان - قربان بهاری (فرد پشتی ) - حضرتقلی عباس زاده - مصطفی فتحی - محمد آریگوزلی(فرد پشتی )- جواد نادرنیا(صاحب عکس ) - عادل آهنی (فرد پشتی ) - جلال حدادنزاد -
مهندس منوچهر كفایی - جبرائیل جاهد (فرد پشتی ) - ستار مرادی - خداوردی زاله چین - رحمان پناهی. 

 

 

مهندس كفایی و اهالی شهر

 

 

 

 

 

از اولین بنیانگذاران شركت بزرگ كشت و صنعت مغان

 

مهندس محمود داور علیلو معروف به مهندس داور یکی  از اولین بنیانگذاران شرکت بزرگ کشت و صنعت مغان میباشند.ایشان را می توان از اولین فارغ التحصیلانی دانست که استخدام شرکت شدند.مهندس داور آن زمان فارغ التحصیل از دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز بود.ایشان در آن زمان بخاطراینکه تنها کسی بودند که تسلط بر زبان انگلیسی داشتند رابط زبانی بین مسئولین شرکت و کارشناسان خارجی مستقر در منطقه بودند.

 

مهندس داور به گفته آقای باقرزاده جوانی بودند فعال ، تنومند و خوش سیما. مهندس داور با شرکت ارگونومیک در سمت های مختلف فعالیت داشتند .قبل از انقلاب ایشان به سمت معاون مدیر عامل شرکت کشت و صنعت منسوب شدند.بعد ازآن این مرد بزرگ برای بورسیه تحصیلی به آمریکا مهاجرت می کند. ایشان در آمریکا مدارک معتبر ذیل را دریافت می کنند : فوق لیسانس زراعت، دکترای زراعت، فوق لیسانس راه و ساختمان.از مهندس داور در آن زمان تقاضای زیادی برای سمت مدیر عاملی شده بود که ایشان بنا به عقاید شخصی خود رد کرده بودند.

 

 

مهندس داور هم اکنون شهروند آمریکا هستند و در آنجا مشغول به سرپرستی کارهای راه و ساختمانی اند. اصلیت ایشان روستای بالاتر از اصلاندوز نزدیک لاریجان کلیبر(منطقه قره داغ) از طایفه گیکلو می باشند.صد افسوس ما هیچ عکسی از این مرد بزرگ نداریم.هر کسی که از ایشان خبری یا عکسی دارد تقاضا می کنیم با ما تماس بگیرند.ما با اینکار خواهان این هستیم که جوانان منطقه با پیشینیان بزرگ این مرز و بوم آشنا شوند.با آرزوی موفقعیت بر این مرد بزرگ .

 

 

تصویر زیر مربوط به یك مهندس ارمنی كه در شركت شیاركار مشغول كار بوده  در روز بنیانگذاری پارس آباد كه در سال 1344 اتفاق افتاده بود گرفته شده است . تصویر قسمتی از پارس آباد قبل از تاسیس را نشان می دهد.

 

مهندس امیل قرخانی

 

 

تظاهرات و راهپیمائی گروهی از مردم شهرستان پارس آباد در سال 1357 (چهار راه فعلی شهر )

تظاهرات مردم

 

 

رای گیری گروهی از مردم شهرستان پارس آباد در سال 1357

 

 

اولی رای گیری

 

 

 

 اولی رای گیری

 

 

 

کارکنان دادگاه و اعضای شورای داوری پارس آباد (اوایل انقلاب)

 

 

كاركنان دادسرا

 

 

 

 

تصویر زیر مربوط به میدانی است که سینما در آن واقع است.

 

 

میدان سینما

 

 

 

موقعیت فعلی میدان

 

 

میدان سینما فعلی

 



+نوشته شده در پنج شنبه 1 دی 1390برچسب:,ساعت22:4توسط شهرام آذروند | |

عشق لذتی مثبت است که موضوع آن زیبایی است ، همچنین احساسی عمیق، علاقه‌ای لطیف و یا جاذبه‌ای شدید است که محدودیتی در موجودات و مفاهیم ندارد و می‌تواند در حوزه‌هایی غیر قابل تصور ظهور کند.

عشق و احساس شدید دوست داشتن می‌تواند بسیار متنوع باشد و می‌تواند علایق بسیاری را شامل شود.

در بعضی از مواقع، عشق بیش از حد به چیزی می‌تواند شکلی تند و غیر عادی به خود بگیرد که گاه زیان آور و خطرناک است و گاه احساس شادی و خوشبختی می‌بشد. اما در کل عشق باور و احساسی عمیق و لطیف است که با حس صلح‌دوستی و انسانیت در تطابق است. عشق نوعی احساس عمیق و عاطفه در مورد دیگران یا جذابیت بی انتها برای دیگران است. در واقع عشق را می‌توان یک احساس ژرف و غیر قابل توصیف دانست که فرد آنرا دریک رابطه دوطرفه با دیگری تقسیم می‌کند. با این وجود کلمه «عشق» در شرایط مختلف معانی مختلفی را بازگو می‌کند: علاوه بر عشق رومانتیک که ملغمه‌ای از احساسات و میل جنسی است، انواع دیگر عشق مانند عشق افلاطونی ، عشق مذهبی ، عشق به خانواده را می‌توان متصورشد و درواقع این کلمه را می‌توان در مورد هرچیز دوست داشتنی و فرح بخش مانند فعالیت‌های مختلف و انواع غذا به کار برد. «گراهام را دوست دارم».

 

 

ریشهٔ واژه

 

در گذشته پنداشته می‌شد که واژهٔ عشق ریشهٔ عربی دارد. ولی عربی و عبری هر دو از خانواده‌ٔ زبان‌های سامی‌اند، و واژه‌های ریشه‌دار سامی همواره در هر دو زبان عربی و عبری با معنی‌های همانند برگرفته می‌شوند. و شگفت است که واژهٔ «عشق» همتای عبری ندارد و واژه‌ای که در عبری برای عشق به کار می‌رود اَحَو (ahav) است که با عربی حَبَّ (habba) خویشاوندی دارد. ولی دیدگاه جدید پژوهشگران این است که واژهٔ «عشق» از iška اوستایی[۲] به معنی خواست، خواهش، گرایش ریشه می‌گیرد که آن نیز با واژهٔ اوستایی iš به معنی «خواستن، گراییدن، آرزو کردن، جست‌وجو کردن» پیوند دارد. هم‌چنین، به گواهی شادروان فره‌وشی، این واژه در فارسی میانه به شکلِ išt به معنی خواهش، گرایش، دارایی و توان‌گری، خواسته و داراک باز مانده‌است. خود واژه‌های اوستایی و سنسکریت نام برده شده در بالا از ریشهٔ هند و اروپایی(زبان آریاییان) نخستین یعنی ais به معنی خواستن، میل داشتن، جُستن می‌آید که ریخت نامی آن aisskā به چم خواست، گرایش، جست‌وجو است. گذشته از اوستایی و سنسکریت، در چند زبان دیگر نیز برگرفته‌هایی از واژهٔ هند و اروپایی نخستین ais بازمانده‌است. در عربی امروز نیز واژهٔ عشق کاربرد بسیاری ندارد و بیش‌تر حَبَّ (habba) و برگرفته‌های آن به کار می‌روند مانند: حب، حبیب، حبیبه، محبوب و دیگرها. فردوسی نیز که برای پاس‌داری از زبان فارسی از به کار بردن واژه‌های عربی آگاهانه و کوش‌مندانه خودداری می‌کند ولی واژهٔ عشق را به آسانی و باانگیزه به کار می‌برد و با آن که آزادی سرایش به او توانایی می‌دهد که واژهٔ دیگری را جای‌گزین عشق کند، واژهٔ حُب را به کار نمی‌برد.

 

 

بررسی معنی

 

نویسهٔ چینی سنتی به مفهوم عشق (愛) که از یک قلب (در وسط) تشکیل شده که حاوی «کشش»، «احساس» یا «تفاهم» است و یک احساس با ارزش را تداعی می‌کند.

اگر چه تعریف دقیق کلمه «عشق» کار بسیار سختی است و مستلزم بحث‌های طولانی و دقیق است، اما جنبه‌های گوناگون آن را می‌توان از طریق بررسی چیزهایی که «عشق» یا عاشقانه «نیستند» تشریح کرد. عشق به عنوان یک احساس مثبت (وشکل بسیار قوی «دوست داشتن») معمولا درنقطه مقابل تنفر (یا بی احساسی محض) قرار می‌گیرد و در صورتی که درآن عامل میل جنسی کمرنگ باشد و یک شکل خالص و محض رابطه رمانتیک را متضمن باشد، با کلمه شهوت قابل قیاس است؛ عشق در صورتی که یک رابطه بین فرد ودیگر افراد را توصیف کند که درآن زمزمه‌های رمانتیک زیادی وجود دارد در مقابل دوستی و رفاقت قرار می‌گیرد ؛ با وجود آنکه در برخی از تعاریف «عشق» بروجود رابطه دوستانه بین دو نفر در بافت‌های خاص تاکید دارد.

«عشق» در معنای عام خود بیشتر به وجود رابطه دوستانه بین دونفر دلالت دارد. عشق معمولا نوعی توجه واهمیت دادن به یک شخص یا شیء است که حتی گاهی این عشق محدود به خود نمی شود (مفهوم خودشیفتگی). با این وجود در مورد مفهوم عشق نظرات متفاوتی وجود دارد. عده‌ای وجود عشق را نفی می‌کنند. عده‌ای هم آنرا یک مفهوم انتزاعی جدید می‌دانند و تاریخ «ورود» این واژه به زبان انسان‌ها و در واقع اختراع آن را طی قرون وسطی یا اندکی پس از آن می‌دانند که این نظر با گنجینه باستانی موجود در زمینه عشق و شاعری در تضاد است.. عده دیگری هم می‌گویند که عشق وجود دارد و یک مفهوم انتزاعی هم نیست، اما نمی‌توان آن را تعریف کرد و در واقع کمیتی معنوی و متافیزیک است. برخی از روان‌شناسان اعتقاد دارند که عشق عمل به عاریه سپردن «مرزهای خودی» یا «حب نفس » به دیگران است. عده‌ای هم سعی دارند عشق را از طریق جلوه‌های آن در زندگی امروزی تعریف نمایند.

تفاوت‌های فرهنگی میان کشورها و اقوام مختلف امکان دستیابی به یک معنای عمومی و فراگیر درمورد کلمه عشق را تقریبا ناممکن ساخته‌است. در توصیف کلمه عشق ممکن است عشق به یک نفس یا عقیده، عشق به یک قانون یا موسسه، عشق به جسم (بدن)، عشق به طبیعت، عشق به غذا، عشق به پول، عشق به آموختن، عشق به قدرت، عشق به شهوت، و یا عشق به انواع مفاهیم دیگر مد نظر باشد و افراد مختلف برای افراد و چیزهای مختلف درجه دوست داشتن متفاوتی را بروز می‌دهند. عشق مفهومی انتزاعی است که تجربه کردن آن بسیار ساده تر از توصیفش است. به علت پیچیدگی مفهوم عشق و انتزاعی بودن آن معمولا بحث درمورد آن به کلیشه‌های ذهنی خلاصه می‌شود و درمورد این کلمه ضرب المثل‌های زیادی وجود دارد، از گفته ویرژیل یعنی «عشق همه جا را تسخیر می‌کند» گرفته تا آواز گروه بیتلز یعنی «همه چیزی که به آن احتیاج داری عشق است». برتراند راسل عشق را یک «ارزش مطلق» می‌داند که در برابر ارزش نسبی قرار دارد.

 

 

 

انواع

 

  • عشق حیرانی - اصطلاح حیرانی (Agape) توسط مسیحیان اولیه (و به خصوص یونانیان، ریشه این کلمه یونانی است) برای اشاره به پذیرش بی قید و شرط و دوست داشتن یک فرد اطلاق شده‌است. این نوع از عشق بر اساس تصمیم و نه احساسات شکل می‌گیرد.
  • عشق با وقار - نوعی رفتار مودبانه وموقرانه که در اواخر قرون وسطی در مورد خانم‌ها و عاشقان آنها به کار می‌رفت
  • عشق آزاد - رابطه جنسی بر اساس انتخاب فرد که محدود به ازدواج نمی‌شود
  • شیفتگی - در عهد جدید به معنای عشق احساسی مشروط به کار می‌رود یعنی «دوستت دارم چون..»
  • عشق افلاطونی – یک رابطه نزدیک که درآن رابطه جنسی وجود ندارد یا سرکوب یا محدود شده‌است.
  • عشق ظاهری - رابطه عاشقانه‌ای که در آن پختگی لازم وجود ندارد و «راستین» نیست. این کلمه دارای بار معنایی منفی است و تاکید دارد که عشق در دوران جوانی معمولا کمتر راستین و واقعی است.
  • عشق راستین - عشق بدون قید و شرط یا انگیزه خاص. دوست داشتن فرد فقط به خاطر خود و نه رفتارها یا عقایدش. همچنین به عشق بی قید و شرط اشاره دارد.
  • شهوت - عاطفه بر اساس شهوت و تمایل به ارضای نفس.
  • عشق لحظه‌ای - عشقی که در لحظه‌ای که فرد برای اولین بار با فردی تماس می‌گیرد به وجود می‌آید. از این عشق به مراتب در داستانها و ادبیات یاد شده‌است وبه “ love at first sight ” معروف است.

 

 

دیدگاه‌های علمی

 

نوشتار اصلی: عشق (دیدگاه‌های علمی)
 
کلاس درس
کلاس‌ درس برخطی مربوط به موضوع این مقاله در
کلاس‌های درس اینترنتی در بخش فلسفه موجود است.

در طول تاریخ دو مقوله فلسفه ودین بیشترین مطالب را راجع به مفهوم عشق بیان کرده‌اند. درقرن گذشته روانشناسی در مورد عشق به وفور اظهار نظر کرده‌است. امروزه علوم روان شناسی تکاملی ، زیست شناسی تکاملی، مردم شناسی ، علم اعصاب و زیست شناسی در مورد ماهیت عشق و عملکرد آن بحث‌های زیادی را مطرح کرده‌اند. در مدلهای زیست شناسی مربوط به جنسیت، عشق به عنوان یک غریزه موجود در پستانداران همانند گرسنگی و تشنگی مطرح شده‌است. روانشناسی عشق را پدیده‌ای اجتماعی و فرهنگی قلمداد می‌کند. رابرت اشتنبرگ روانشناس معروف ، مدل مثلثی عشق را مطرح کرد و عشق را شامل سه عنصر دانست: صمیمیت، تعهد و شهوت. افراد در مرحله صمیمیت رازها و جزئیات زندگی شخصی خود را برای یکدیگر بازگو می‌کنند. صمیمیت معمولا در دوستی یا عشق رومانتیک بروز می‌کند. تعهد انتظار تداوم رابطه عاشقانه تا ابد است. شهوت یا رابطه جنسی سومین قالب عشق است که مهمترین پارامتر محسوب می‌شود. یلا این مدل را اندکی تغییر داد و شهوت را به دو جزء شهوت نفسانی و شهوت رومانتیک تقسیم بندی کرد.

 

نشا شیمیایی

بر اساس شواهد علم اعصاب درهنگامی که فرد عشق خود را بروز می‌دهد، تعدادی عنصر شیمیایی در مغز فرد فعال می‌شوند. این مواد شیمیایی عبارتند از : تستسترون ، اوستروژن ، دوپامین ، نورفینفرین ، سروتونین ، اوکنسیتوسین و وازوپرسین . درهنگام برقراری رابطه جنسی یا احساسات شهوانی میزان تستسترون و اوستروژن در مغز افزایش پیدا می‌کند. معمولا دوپامین، نورفینفرین و سروتونین در مرحله جذب نظر فرد مقابل حضور پررنگ تری دارند. به نظر می‌رسد اوکسی توسین و وازوپرسین به روابط پردوام و قوی ارتباط دارند. در دسامبر ۲۰۰۵، دانشمندان ایتالیایی در دانشگاه پاویا متوجه شدند که وقتی فرد برای اولین بار عاشق می‌شود، میزان مولکولی که به عنوان NGF عامل رشد عصب شناخته می‌شود افزایش می‌یابد اما پس از یکسال ارتباط بین طرفین مقدار این مولکول به حالت اول بر می‌گردد. «سطح NGF در افرادی که عاشق بودند بسیار بیشتر بود (P<۰٫۰۰۱) [ به طور متوسط ۲۲۷(۱۴)Pg/ml ] و این مقدار در مورد افرادی که رابطه دراز مدتی را تجربه کرده‌اند و افرادی که هیچ ارتباط عاشقانه‌ای نداشته‌اند به ترتیب برابر [۱۴۹(۱۲)pg/ml],[۱۲۳(۱۰)pg/ml] بود. همچنین میان میزان NGF و شدت رابطه عاشقانه همبستگی معنی داری وجود داشت (r=۰٫۳۴ ,p=۰٫۰۰۷). درغلظت بقیه NT‌ها هیچ تفاوتی مشاهده نشد. در ۳۹ مورد که فرد بعد از ۱۲ تا ۲۴ ماه هنوز رابطه عاشقانه را حفظ کرده بود اما به عقیده خودشان وضعیت روانی شان نسبت به زمان آشنایی تفاوت کرده بود سطح NGF کاهش یافته بود و تقریبا برابر سطح NGF گروه کنترل بود.»

+نوشته شده در پنج شنبه 1 دی 1390برچسب:,ساعت21:58توسط شهرام آذروند | |

پارس‌آباد برآیند موقعیّت جغرافیایی و اقتصادی مغان است. حدود 50 سال پیش، آنگاه که برنامه‌ریزان کشاورزی ایران چشم گشودند و مغان را «دیدند»، پارس‌آباد جوانه زد و به سرعت رشد کرد.

 

این رشد به قدری سریع بوده است که امروزه پارس‌آباد شهری است با مختصّات خاصّ خود: شهر مهاجران، شهر اسکان‌یافتگان عشایر و ایلات، شهر تولید گندم و ذرّت و پنبه و قند، شهر کارخانه‌ها و شهر کار.

 

از گذشته‌های دور نقطه‌ای که شهر کار، در آن واقع است، چه می‌دانیم؟ اطّلاعات اندک ما در باره‌ی‌ آن بخش از تاریخ کره‌ی زمین، که در ادوار زمین‌شناسی، از هم می‌گسلد و گم می‌شود؛ نشان می‌دهد که «مغان تا اوایل دوران سوّم زمین‌شناسی به صورت دریای کم‌عمق، در زیر آب بوده است و چون ارتفاع کمتری نسبت به سطح آبهای آزاد دارد (پارس‌آباد حدود 30 تا 40 متر) تا نیمه‌ی دوّم دوران سوّم، شکل خلیج داشته است. از این دوران به بعد، بر اثر کاهش تدریجی آب، به صورت جلگه‌ی وسیعی بین رود کر و ارس شکل گرفته و اکنون حدود سه میلیون سال است که صورت خشکی دارد»

 

می‌دانیم که بخش عمده‌ی این سه میلیون سال در «نقطه‌ی تاریک تاریخ»(2) واقع است و دانش ما در مورد رویدادهای آن بسیار اندک، غیر یقینی و تنها مبتنی بر فسیل‌شناسی و شناخت عمر رسوبات است. پیشتر که می‌آییم اندک ـ اندک در می‌یابیم که به قول زیست شناسان، «حدود یک میلیون سال از پیدایش آدمی بر روی زمین می‌گذرد.»

 حقیقت آن است که بخش روشن این یک میلیون سال، به سختی بر10هزار سال بالغ میشود. به این معنی که کمتر ملّتی را میتوان پیدا کرد که تاریخ روشن 10 هزار ساله داشته باشد. چه ابتدای بخش روشن تاریخ، اختراع خط است و اختراع خط، حتّی با سخاوتمندی خاصّی که در اندازه گیری عمرهای تاریخی به عمل می‌آید، به سختی تا «هفت هزار سال» بالغ می‌شود.

 

روشن است که از این نظر وضع مغان ـ زادگاه و زیستگاه پارس‌آباد ـ پوشیدگی پیچیدگی و ایهام بیشتری دارد.

 

مورّخین و گزارشگران پارس‌آباد که با احساس غروری تحسین‌برانگیز، از کتاب درسی جغرافیای استان اردبیل، سال دوّم آموزش متوسّطه‌ عمومی، نقل می‌کنند که «جلگه‌ی مغان روزگاری آباد بوده و تمدّنی داشته که بعدها بر اثر حوادث نامعلومی از میان رفته است» و آبادی اولتان را بازمانده‌ی 12 شهری می‌دانند که به اسامی 12 ماه سال، در کنار ارس بنا شده بوده است، در صدد برنیامده‌اند که روشن کنند چرا باید تمدّنی در ساحل رودخانه‌ای پر آب و زمینی با خاک زراعی مرغوب، آنچنان نابود شود که دیگر تا قرنها کوچکترین ادامه‌ای نداشته باشد.

 

اینکه شهری یا شهرهایی بر اثر زلزله یا فرو رفتگی زمین از بین برود، عجیب نیست. شگفت‌آور و سؤال برانگیز آن است که ساحل رودخانه ارس از نابودی آن شهرها! تا اواسط سده‌ی حاضر، ‌لم‌یزرع و غیر مسکون باقی مانده و تنها مرتع زمستانی شبانکاران باشد، تا آنکه در سال 1328 هجری شمسی به نام قوچ‌قشلاقی(7) نمود پیدا کند!

 

منظور انکار وجود احتمال تمدّنی از دست رفته نیست. بلکه گفتنی است که در مورد این شهرها و تمدّن آنها چیزی نمی‌توان گفت مگر آنکه عملیّات باستان‌شناسی کافی صورت پذیرد، اشیاء و آلات بدست آمده مورد مطالعه‌ی علمی قرار گیرد و آنگاه که وجود چنین شهرهایی به اثبات رسد این مسأله روشن شود که آیا این شهرها در استفاده از آب رودخانه، به نحوی ابتدایی، موقعیّت مردم امروز پارس‌آباد را داشته‌اند یا نه؟ چه می‌دانیم که لازمه‌ی اسکان و ده‌نشینی که بعداً به شهرنشینی تبدیل می‌شود، بوستان‌کاری و کشاورزی است ـ مخصوصاً کشت آبی ـ چیزی که فلسفه‌ی وجودی پارس‌آباد بوده است.

 

بسیار گفته‌اند ایرانیان قدیم در استفاده از آب به وسیله‌ی قنات «= کانال) استاد و پیشرو بوده‌اند. با این حال اگر روزگاری؛ تمدّنی در شانه‌ی جنوبی رود ارس وجود داشته، بی‌شک از چنین امکانی ـ امکان فاریاب کردن زمین زراعی به وسیله‌ی رود ارس ـ برخودار بوده است. قراینی در دست است که انسان را وا می‌دارد تا حدس بزند کانالهای کم‌عمقی که در جابه‌جای این پاره از دشت وجود دارد و به کانالهای نادری معروف‌اند، احتمال سابقه‌ی دیرینه‌تری دارند. این تنها یک حدس است در کنار یک واقعیّت. و آن اینکه زمین این پاره از دشت، برای دیم‌کاری مناسب نیست و خشکسالی مداوم آن را تهدید می‌کند. نمونه‌اش را در هفت هشت سال گذشته دیدیم. مگر آنکه فرض کنیم تغییرات آب و هوایی مهمّی بعد از فروریزی تمدّن باستانی بوجود آمده باشد.

 اگر این فرض را کنار بگذاریم در‌می‌یابیم که تهدید خشک‌سالی و عدم بهره‌برداری صنعتی به منظور آبیاری زمین زراعی دو متغیّر اجتناب‌ناپذیری بوده است که پارس‌آباد و حوالی آن را برای مردم غیر قابل سکونت دایمی ساخته است کما اینکه به محض استفاده‌ی کشاورزی از آب ارس اسکان شروع شد و پارس‌آباد شکل گرفت.

 

در حد فاصل بخش تاریک جلگه‌ی مغان (قسمت پارس‌آباد) و بخش امروزی و روشن آن، یک فاصله‌ی زمانی تقریباً هزار ساله قرار گرفته است. و مبداء این حد فاصل مساعی جغرافی‌دانان مسلمان از قرن چهارم هجری به بعد است که گاهی با پای پیاده حدود «بلاد» و «قراء» ـ شهرها و روستاها ـ را مساحی می‌کردند. آنان از «مغان» که به صورتهای «موغان»، «مغکان»، «موقان» ثبت کرده‌اند، غفلت نکرده‌اند.

 

گی لسترنج که متخصّص جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی است نوشته‌های جغرافی‌دانان نامبرده را در کتاب خود خلاصه کرده، می‌گوید: «موغان یا مغکان یا موقان نام دشت باتلاغی بزرگی است که از دامنه‌ی کوه سبلان تا کناره‌ی خاوری دریای خزر کشیده شده و در جنوب مصبّ رود ارس و شمال کوههای تالش قرار دارد. کرسی موغان در قرن چهارم، شهری بوده، به همان نام، که اکنون تعیین محل دقیق آن دشوار است.

 

تعیین محل دقیق کرسی مغان کاری شایسته بوده و وجهه همت کسانی است که شناخت جغرافیای تاریخی مناطق و کشف اماکن باستانی را مشغله‌ی ذهنی و علمی خود ساخته‌اند. کار باستان‌شناسان را به خودشان واگذاریم و امیدوار باشیم که به زودی در مغان اقدام به حفاری خواهند کرد و جنبه‌های گوناگون زندگی نیاکان ما را روشن خواهند کرد. به واقعیّت بنگریم.

 

عمر پارس‌آباد تقریباًٌ به اندازه متوسط عمر ساکنان آن است. در سال 1330 پارس‌آباد به وسیله‌ی مهندس پارسا مدیر عامل شرکت شیار بنیاد نهاده و به همین سبب پارسا آباد خوانده شده است امّا بعدها به دلیل اشکال در تلفّظ «دو الف بلافاصله» یکی از الفها حذف شد و شکل نوشتاری پارس‌آباد صورت امروزی خود را یافت «پارس‌آباد»

 

موقعیّت پارس‌آباد یعنی طول جغرافیایی 38 و عرض شمالی 39 درجه، از فروریزی شهرهای افسانه‌ای دوازده‌گانه تا حضور شرکت شیار (1330) محل قشلاقی دامداران بوده است و البته به دلیل وابستگی زمین به آسمان یعنی انتظار باران، استفاده‌ی اقتصادی غیر دامداری از عرصه‌ی دشت مغان ممکن نمی‌شده است و همین مسأله جایگاه مناسبی برای حیات وحش ایجاد می‌کرده که اشتهار آهوی مغان از همین زاویه‌ی دید قابل بحث است.

چنین است که این پاره از دشت، خالی از حضور صنعت و شهر، به عرضه‌ی رقابتهای دائمی شبانکاران با همدیگر در قرنهای گذشته و بعدها عرصه‌ی جنگهای ایران و روس و همچنین نا آرامی‌ها و ستیزه‌جویی‌های طایفه‌ای در عصر قاجار تبدیل می‌شود. ناآرامی‌هایی که به موجب آن شاه قاجار به خانلرخان اعتصام‌الملک مأموریّت داد تا به مغان بیاید و مأمور «سرشماری و قطع و فصل دعاوی شاهسون بشود.»

 

شرکت شیار و بعدها بنگاه عمران دشت مغان با در دیدرس نهادن گونه‌ای دیگر از زندگی ـ کشاورزی ـ و نیز با در اختیار نهادن زمین زراعی موجب جذب مهاجران از شهرها و آبادیهای دور و نزدیک و جلب و جمع ایلات و عشایر شد. و بعدها تشکیلات شرکت کشت و صنعت و دامپروری مغان که به نوعی برآیند همان بنگاه عمران مغان و شرکت شیار بود (و همه‌ی اینها محصول اقلیم جذاب مغان بود) به این جذب و جمع سرعت بخشید و در اندک مدّتی که به سختی بر نیم‌قرن بالغ می شود وضعیتی پیش آمد که پارس‌آباد امروز را داریم. 

شکل گیری و رشد دامن‌گستر این شهر محصول چرخه‌ی موج‌واره و به هم‌پیوسته‌ی کار و زمین و سرمایه همراه با نیروهای متخصص و ابزارهای پیبشرفته‌ی کشاورزی و صنعتی است پارس‌آباد از نمونه‌های برجسته‌ی یک شهر نوبنیاد است که از پیش طرّاحی شده نیست. از 20 ساله تا 70 ساله نمی‌توان کسی را سراغ گرفت که شاهد نطفه بستن، بدنیا آمدن و کامل شدن محلّه‌ای نبوده باشد.

 

به طور کلّی شاید بشود گفت که پارس‌آباد جزء نادر شهرهایی است که ساکنان آن شاهدان توسعه‌اش هستند.

 

پارس‌آباد شهر بزرگی است. نه از این نظر که اماکن باستانی و آسمان‌خراشهایش چشم هر بیننده‌ای را به خود خیره کند و نه حتّی علیرغم انبوه جمعیّت دانشگاهی، چنان دانشگاهی داشته باشد که بشود به آن افتخار کرد. خیلی از شاخصهایی که درجه‌ی بزرگی و رفاه شهر را معیّن می‌کنند در پارس‌آباد وجود ندارد. این شهر که شهر مرفّهی نیست با وجود آنکه در اوّل راه است، امّا شهر بزرگی است از این رو که تفکّر روستائی و قبیله‌پرستی ایلاتی را به سرعت پشت سر نهاده و به تفکّر و تعقّل شهری رسیده است و اگر با یک دست در حال صدور کالاهایی مانند گندم و پنبه و شکر و موادّ لبنی به تمام نقاط ایران است با دست دیگر می‌نویسد و به صدور اندیشه می‌پردازد و از آنجائیکه ذهن و عین شهر در ساختار آینده‌ی آن اثر قاطع دارند، توسعه‌ی مضاعف شهر در آینده نیاز به حدس و پیشگویی ندارد.  

 

اگر بخواهیم پارس‌آباد را با یک شهر بزرگ بسنجیم درخواهیم یافت که معمولاً نیروی کار از حاشیه‌ی شهر به درون آن جذب می‌شود. در اینجا این روند درست برعکس است یعنی نیروی کار از شهر به بیرون سرریز می‌کند و شبانه به خانه بر می‌گردد، به شهر. به شهری که عیناً و ذهناً هر روز گسترش بیشتری می‌یابد و پنبه‌زارها و گندمزارها و کارگران و همزمان با آنها متخصّصان هر روز به توفیق دیگری نایل می‌آیند.

 آنچه این توفیق را به این شهر نوجوان ارزانی کرده است، تعدد بسیار زیاد قبایل ساکنان آن است به طوری که کسی نمی‌تواند خود را بومی بنامد و در عین حال هیچ کس غیر بومی نیست. افراد را هدفها و آرمانها به یکدیگر مرتبط می‌سازد و نه ایلات و قبایل.

 هوای شهر نه ماه معتدل است و سه ماه تقریباً سرد.

 

اندیشه‌ها، متساهلانه نفس می‌کشند، رشد می‌کنند و به تفکّر می‌رسند. تفکّر به تمدّن شکل می‌دهد و زبان وسیله‌ی تبادل تفکّر و اندیشه است. شناخت یک منطقه از طریق شناخت ذهن و زبان آن مطمئن‌ترین نوع شناخت است.

 

مردم پارس‌آباد همچون مردم سایر نقاط آذربایجان به زبان ترکی آ‎ذربایجانی تکلّم می‌کنند. متأسّفانه الفبای خاصّی برای این زبان وضع نشده است. این زبان اصوات مخصوصی دارد که نوشتن و خواندن آن را به خط عربی مشکل می‌سازد، از این رو که اصوات اختصاصی زبان ترکی آذربایجانی در این خط می‌شکند. این زبان در مقایسه با زبان فارسی نوعی مصدر مرکّب دارد که امکان بالقوّه‌ای برای آن پدید می‌آورد.

+نوشته شده در پنج شنبه 1 دی 1390برچسب:,ساعت21:56توسط شهرام آذروند | |

سنگ قبر ناصر حجازی

من آن گلبرگ مغرورم که می میرم ز بی آبی
ولی با ذلت و خواری پی شبنم نمی گردم


+نوشته شده در پنج شنبه 1 دی 1390برچسب:,ساعت21:53توسط شهرام آذروند | |

 


از لازمه های یک زبان ، عدد است. بدون عدد واقعاً ارتباط گوینده و شنونده کامل نمی شود. در زبان ترکی نقش عدد بارزتر و گسترده تر است ، چراکه عدد در ترکی حتی می تواند در قالب فعل درآید.

عدد صحیح (اعداد غیر از کسری و اعشاری و ... ) در زبان ترکی مانند بسیاری از زبانها در دو ساختار دیده می شود: ساختار ساده و ساختار مرکب. عدد با ساختار ساده ، عددی است که از یک کلمه تشکیل می شود و در ترکی عبارتند از:
• بیر ـ ایکی ـ اوچ ـ دؤرد ـ بئش ـ آلتی ـ یئددی ـ سکگیز ـ دوققوز (به ترتیب یک تا نه)
• اون ـ ییرمی (ایگیرمی) ـ اوتوز ـ قیرخ ـ اللی ـ آلتمیش ـ یئتمیش ـ سکسن ـ دوقسان (به ترتیب ده تا نود)
• یوز ـ مین ـ تومن ـ میلیون ـ میلیارد (به ترتیب صد ، هزار ، ده هزار ، میلیون ، میلیارد)
البته دو عدد میلیون و میلیارد ترکی نیستند ولی اکنون در ترکی استفاده می شوند. بقیه اعداد از ترکیب دو یا چند عدد ساده تشکیل می شوند. اینها را عدد مرکب می گویند. مثلاً برای ساختن عدد چهارده در ترکی ابتدا ده سپس چهار می آید ، بصورت: اون دؤرد. البته در فارسی هم چنین است و فقط اعداد بین ده و بیست اینگونه مقلوب شده اند. به همین ترتیب داریم: یئددی یوز آلتمیش بئش (هفتصد و شصت و پنج) ، بئش مین یئددی یوز اللی دؤرد (پنج خزار و هفتصد و پنجاه و چهار).
این اعداد بصورت زیر تشکیل می شوند:
• اعداد دو رقمی غیر ساده (11 تا 99): رقم دهگان + رقم یکان
مثلاً برای عدد دو رقمی غیرساده شصت و هفت در ترکی داریم: آلتمیش + یئددی
• اعداد سه رقمی غیر ساده (101 تا 999): رقم صدگان + رقم دهگان + رقم یکان
مانند: آلتی یوز قیرخ اوچ (ششصد و چهل و سه)
• اعداد چهاررقمی غیرساده (1001 تا 9999): رقم هزارگان + رقم صدگان + رقم دهگان + رقم یکان
مانند: مین اوچ یوز اللی یئددی (هزار و سیصد و پنجاه و هفت)
• ...
پس در زبان ترکی اعداد عبارتند از:
• بیر ـ ایکی ـ اوچ ـ دؤرد ـ بئش ـ آلتی ـ یئددی ـ سکگیز ـ دوققوز ـ اون (1 تا 10)
• اون بیر ـ اون ایکی ـ اون اوچ ـ اون دؤرد ـ اون بئش ـ اون آلتی ـ اون یئددی ـ اون سکگیز ـ اون دوققوز ـ ییرمی (11 تا 20)
• ییرمی بیر ـ ییرمی ایکی ـ ییرمی اوچ ـ ییرمی دؤرد ـ ییرمی بئش ـ ییرمی آلتی ـ ییرمی یئددی ـ ییرمی سکگیز ـ ییرمی دوققوز ـ اوتوز (21 تا 30)
• ...
• یوز بیر ـ یوز ایکی ـ یوز اوچ ـ ... ـ دوققوز یوز دوقسان دوققوز (999)
• مین بیر ـ مین ایکی ـ ... ـ دوققوز مین دوققوزیوز دوقسان دوققوز (9999)
• ...
عدد قدیمی ده هزار در ترکی بصورت «تومن» اکنون کاربرد عددی ندارد و فقط در واحد پول استفاده می شود. مثلاً در دیوان قوتادغوبیلیک در هزاره گذشته می خوانیم: «تومن مین ثنا» یعنی ده هزار هزار ثنا. به عبارتی هزاران بار ثنا.
انتظار نمی رود عدد بصورت مجرد در جمله ظاهر شود (مگر به ندرت) و انتظار داریم در کنار هر عدد یک اسم مشاهده کنیم. در زبان ترکی عدد قبل از اسم آمده و تعداد و کمیت آنرا می رساند. مانند ایکی کیشی (دو مرد) ، اوچ آغاج (سخ درخت) ، مین ار (هزار جوانمرد).
اما گاهی خواهیم دید که عدد به آنسوی اسم می رود و مانند حالات شش گانه اسم را به خود می گیرد. مانند: اوشاقلارین بیری گئتدی ، آغاجلارین ایکیسی اوجا دیر ، میدادلارین دؤردو سنین دیر.
دیده می شود که اسم مقلوب شده بصورت جمع ظاهر می شود. در این حالت می توان جمله را به حالت عدد + اسم تبدیل کرد. به شرطی که عدد بصورت طبیعی آمده و اسم مفرد شود. بصورت:
بیر اوشاق گئتدی ، ایکی آغاج اوجا دیر ، دؤرد میداد سنین دیر.
در ترکیب عدد و اسم مقلوب اگر اسم به موضوع خاص و منحصری اطلاق نگردد می توان آنرا فرد آورد. مثلاً هم «میدادلارین دؤردو سنین دیر» می توان گفت و هم «میدادین دؤردو سنین دیر». چرا که مداد مانند اوشاق به موضوع منحصری اطلاق نمی گردد و حالت عام دارد.
نکته دیگر درباره عدد این است که می توان بین عدد و اسم ، واحد اسم را آورد. مثلاً بجای «اوچ آدام» می توان «اوچ باش آدام» یا «اوچ نفر آدام» را آورد. برای نمونه:
آلتی باش اوشاق ، اوچ نفر آدام ، اون دنه چؤرک ، بیر جوت باشماق ، بیر توپ پارچا ، بیر تیکه چؤرک ، بیر دامجی سو ، بیر قاشیق شربت ، بئش پارا کند ، بئش تومن پول ، اوچ گؤز دام و ... .
از موارد دیگری که بین عدد و اسم واسطه قرار می گیرد ، صفت است. چراکه اگر اسم دارای صفت باشد ، باید قبل از اسم بیآید. لذا بین عدد و اسم ، صفت ظاهر می شود. مانند: ایکی گؤزل گول ، دؤرد اوجا اوغلان ، ایکی یاخشی یولداش. حال اگر بخواهیم عدد را همراه با واحد بیآوریم ، هم واحد و هم صفت بین عدد و اسم قرار می گیرند. مانند: ایکی دنه گؤزل گول ، دؤرد باش اوجا اوغلان ، ایکی دنه یاخشی یولداش.
گاهی ممکن است عدد خود نقش اسم را بازی کند. البته این اتفاق ، نادر است. مانند: بو پارچا بئش مینه دیر (بو پارچا بئش مین تومنه دیر) ، بو ورقه ییرمیه یازیلیب (بو ورقه ییرمی نمره ایچون یازیلیب) ، اونلارین اوچو بیره دگمز (اونلارین اوچ دنه سی بیر دنه یه دگمز).

اعداد ترتیبی:
در ترکی نیز مانند همه زبانها از اعداد ترتیبی استفاده می شود. اگر به انتهای عدد ترکی پیوند چهارگانه «ینجی» اضافه کنیم ، به عدد ترتیبی تبدیل می شود. مانند: بیرینجی (اولین) ، ایکینجی (دومین) ، اوچونجو (سومین) ، اونونجو(دهمین) ، یوزونجو (صدمین) ، مینینجی (هزارمین).
اولاً دیده می شود که بسته به مصوت عدد ، این پیوند یکی از حالات چهارگانه خود را با عدد همراه می کند. ثانیاً پس از اعداد «ایکی ، آلتی ، یئددی» که به مصوت «ای» ختم می شوند ، دیگر نیازی نیست دوباره همراه با «ینجی» مصوت «ای» را اضافه کنیم ، بلکه در این حالت «نجی» کافیست. مانند: ایکینجی ، آلتینجی.
اعداد ترتیبی ممکن است در نقش اسم ظاهر شوند و حالات شش گانه آنرا به خود بگیرند. مانند: بئشینجی دن سوروشدوم ، ایکینجی دن اویانا فایدا وئرمز ، دؤردونجونون آدی نه دیر؟

اعداد کسری:
اعداد کسری اعم از اعشاری و متعارفی بخش عمده ای از اعداد هستند و بدون آن نمی توان منظور خود را رساند. عدد اعشاری مانند «سه و ممیز هفت دهم» یا عدد متعارفی مانند «سه پنجم» در ترکی چگونه استفاده و بیان می شوند.
عدد اعشاری مانند 5.4 (پنج و ممیز چهار دهم) را در ترکی به یکی از صورتهای زیر می خوانیم: «بئش ممیز دؤرد» ، «بئش و اوندان دؤرد» ، «بئش تام و اوندان دؤرد». گاهی نیز به تقلید از فارسی می شنویم که می گویند: «بئشی دؤرد» در حالیکه در فارسی نیز گفتن «پنج و چهار» به جای «پنج و ممیز چهار دهم» صحیح نیست. «پنج و چهار» در ادبیات فارسی معنای عدد «نه» می دهد. مثلاً اگر در شعر فارسی می گویند: «ای ده و چهار من بیا» یعنی «ای ماه شب چهارده من بیا» و هرگز منظور از «ده و چهار» عدد «ده و ممیز چهار دهم» نیست!. به هرحال در ادبیات محاوره چه ترکی و چه غیره برای تسهیل ، ساده سازی هایی می کنند که با ادبیات مکتوب سازگار نیست.
درمورد اعداد کسری یا متعارفی مانند «5/2» (دو پنجم) نیز در ترکی می گوئیم: «بئش دن ایکی» یعنی «دو از پنج».
از اعداد کسری معروف در ترکی می توان گفت: یاری (یک دوم یا نیم) ، اوچدن بیر (یک سوم) ، دؤرددن بیر (یک چهارم) ، بئشدن بیر (یک پنجم) ، اوندان بیر (یک دهم) ، یوزدن بیر (یک صدم).
گاهی نیز این اعداد را بصورت زیر می گویند که باز صحیح است: اوچه بیر ، دؤرده بیر ، بئشه بیر ، اونا بیر ، یوزه بیر. که مفهوم یک به سه ، یک به چهار و ... را دارد.
در مورد عدد صد اگر مبنا صد باشد ، مفهوم درصد از آن استخراج می شود. مانند: یوزه اون (ده در صد) ، یوزه اللی (پنجاه در صد) ، یوزه دوقسان دوققوز (نود و نه در صد) ، یوزه یوز (صد در صد).

اعداد غیرمعین:
در ترکی نیز در کنار اعداد معین فوق از اعداد غیرمعین استفاده می شود. مانند: «آز ، چوخ ، خئیلی ، لاپ ، ان ، داها ، اولدوقجا و ...». در کنار این اعداد غیرمعین می توان از ترکیبات آنها با پیوندها و حالتهای شش گانه اسمی آنها نیز در جمله استفاده کرد. مانند: آزجا ، چوخلو ، چوخدان ، چوخدانکی ، خئیلک ، آزی ، چوخو ، چوخونون و ... .

عدد در نقش فعل:
از توانمندیهای استثنائی زبان ترکی ساختن فعل از عدد است. اگر پیوند «له/لا» به عدد بچسبد ، از آن فعل می سازد. مانند: ایکیله مک (دوتائی کردن ، دوبله کردن) ، یاریلاماق (نصف کردن) ، بئشله مک (پنج برابر کردن


+نوشته شده در پنج شنبه 1 دی 1390برچسب:,ساعت21:43توسط شهرام آذروند | |



من سني چوخ ايستيرم: من خيلي تو را دوست دارم

آوخ! ساغ اول من سني چوخ راخ:‌ اوه زنده باد من تو را بيستر

اكنون برخي واژگان مربوطه را ملاحظه فرماييد:

ساغ اول:‌زنده باد

گؤزل: زيبا ،‌ خوش تيپ

گؤيچك: خوشگل

سن نه گؤزل سن: تو چقدر زيبايي

بير داناسان: يكدانه اي

تايسيز: بي نظير

سن اولماسان منده اولامام: تو نباشي من هم نمي توانم باشم

سن منيم هر زاديم سان: توهمه چيز من هستي

سني سئويرم: عاشق تو هستم

منده سني چوخ سئويرم: من هم تو را خيلي دوست دارم

سنسيز داريخيرام: بدون تو دلم مي گيرد

داريخيرام: دلم مي گيرد

بويور: بفرما

سنين تاين يوخدي: تونظيري نداري

+نوشته شده در پنج شنبه 1 دی 1390برچسب:,ساعت21:33توسط شهرام آذروند | |

 



سيب: آلما

نار: انار

هيوا: به

قارپوز: هندوانه

قوون: خربزه

گيله نار: آلبالو

مثالها:

من آلما ايستيرم: من سيب مي خواهم

آلما يئمه لي دير: سيب خوردني است

دونن يولداشيم منه گيله نار وئردي: ديروز دوستم به من آلبالو داد

ايستيرسن سنه نه آليم؟: مي خواهي برات چي بگيرم؟

من آلما سويو سويرم: من آب سيب دوست دارم

اولسون: باشد

داها نه ايستيرسن: ديگه چي مي خواهي

ساغ اول بير زاد ايسته ميرم: زنده باد چيز ديگري نمي خواهم

نار سئوه رسن؟: آيا انار دوست داري؟

نار سويو اولسا ياخچي اولار: آگر آب انار باشد بهتر است

اولسون بويورون: باشد بفرماييد


+نوشته شده در پنج شنبه 1 دی 1390برچسب:,ساعت21:29توسط شهرام آذروند | |

 

(احوال پرسي)

اميدوارم كه اعداد را ياد گرفته باشيد. در درس امروز به دنبال يادگرفتن تعارفات روزمره و احوال پرسي به زبان تركي هستيم. لطفا جملات زير را به خاطر بسپاريد:

نئجه سن = حال شما چطوره

ساغ اول سيز نئجه سيز = زنده باد شما چطورين

سحريز خير اولسون = صبح شما به خير

گله جه گيز خير = عاقبت شما به خير

اوشاقلار نئجه دير= بچه ها چطورن

سلام لاري وار سيزين كي لر نئجه دير = سلام دارن بچه هاي شما چطورن

بويورون = بفرماييد

خوش گؤرموشوخ = چشم مان روشن

خوش گليبسيز = خوش آمدين

آدين نه دير = اسم تان چيه

منيم آديم محمد دير = اسم من محمده

نه گؤزل آد = چه اسم خوبي

چوخ ايستيرديم سيزي گؤرم = خيلي دلم مي خواست شما را ببينم

در زبان تركي از اين تعارفات زياد است. در قالب بحث هاي بعدي به آنها خواهيم پرداخت. اما چندين واژه را كه امروز در مكالمه بالا به كار برديم دوباره مرور مي كنيم.

سيز = شما , اولسون =باشد , اوشاق = بچه, اوشاقلار= بچه ها, گؤرمك = ديدن , گؤرميشوخ= ديده ايم, گؤزل= زيبا, چوخ= خيلي, ايسته مك= خواستن , ايستيرديم= مي خواستم, آد= اسم

اميد كه از امروز بتوانيد با دوستان ترك زبان خود حداقل چند كلمه به تركي خوش و بش كنيد. درس بعدي به گفتگو در مورد آب و هوا خواهد پرداخت. ساع اولون شاد قالين / سلامت باشيد شاد بمانيد


+نوشته شده در پنج شنبه 1 دی 1390برچسب:,ساعت21:25توسط شهرام آذروند | |

صفحه قبل 1 ... 7 8 9 10 11 ... 12 صفحه بعد