Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


شهرام آذروند

هرگز مرتکب این اشتباه نمی شوم، که با کسانی که برای نظراتشان اهمیتی قائل نیستم، بحث کنم! یاد گرفته ام که : 1. با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنياي احمقانه خويش خوشبخت زندگي کند. 2. با وقيح جدل نکنم چون چيزي براي از دست دادن ندارد و روحم را تباه مي کند . 3. از حسود دوري کنم چون حتي اگر دنيا را هم به او تقديم کنم باز هم از من بيزار خواهد بود . 4. تنهايي را به بودن در جمعي که به آن تعلق ندارم ترجيح دهم. . . . اگر نمی توانی شاهراه باشی، كوره راه باش. اگر نمی توانی خورشید باشی، ستاره باش. كمیت نشانگر پیروزی یا ناكامی تو نیست. هر آنچه هستی، باش.



افسران - مذاکره!!؟؟؟


ادامه مطلب...

+نوشته شده در یک شنبه 4 آبان 1393برچسب:,ساعت16:3توسط شهرام آذروند | |

 


ادامه مطلب...

+نوشته شده در یک شنبه 4 آبان 1393برچسب:,ساعت15:59توسط شهرام آذروند | |

تولدت مبارک تمــــام زندگی من

زندگی خیلی خوبه ، چون که خدا تورو داده ...


جات که الان میدونم خوبه
شرایط بده ولی خب دوست داری تو !!! خنده
ایشالله همونجوری که رفتی برمیگردی پیشمون
کاش هرچی میخوایی همونی که پیششی بهت بده

احساسی که به تو دارم ، یه حس عاشقانه ست
این حس دوست داشتن تو ، همیشه صادقانه ست ...


چقد اذیتت کردم ...
مخصوصا سر درس خوندنم
پیر شدی تا دیپلم بگیرم
تا برم دانشگاه خیر سرم
تا همین 3 4 ترم بگذره
تا دو دهه از زندگیم بره ...

احساسی که به تو دارم ، به هیچ کسی نداشتم ...


هیچوقت یادم نمیره چیا کشیدی به خاطر من
به عشقت قسم هیچوقت یادم نمیره ...

جــــــز تو ، کی میتونه عزیز من باشه ؟
کی میتونه تو قلب من جا شه ؟
مگه میشه مثل تو پیدا شه ؟
آی عزیزم ...


میدونم که میبخشیم
( باید ببخشی اصن حالا که اینجوری شد )
اما کاش بهتر بودم واست

آورده دنــیا یدونه ، اون یــــدونه پــیــش منه
خدا فرشته هاشو که ، نمیسپاره دست همه ...

خراب و تاریک باشه خونه ی کسی که بدت رو خواست
غم از زندگیش نره کسی که بهت بد گفت ...


خــدا مهــربونی کرد ، تــورو ســِــپــــُـرد دست خودم ...


در آخر هرچی درد داری اصن تو سر من جیگیلی . لبخند


آی تو که دیوونت شدم
آی تو که دلم میره برات
تند میشه نبضم تــورو که میبینم
میره دلم با یـه نگات ...

هیچوقت این متنو نمیخونی
ولی ...

تولدت مبارک زندگی ...




 

 

یــــه لـــقــــمه نون ، یـــه کـــاســـه مــــاســــت

یــــه دل خـــــــــوش ، یـــــه حـــــرف راســــــت

یــه مــادر از تبــار نور ، دار و ندارم هـمیــناست ...


ادامه مطلب...

+نوشته شده در یک شنبه 4 آبان 1393برچسب:,ساعت15:58توسط شهرام آذروند | |

 

 

پاییز ...

پاییز که بیاد بهترم
حال که نه ...
حال آدم با فصلا تغییر نمیکنه
اما پاییز که بشه اون چیزی که میخوام رو میاره با خودش

روزا تقریبا کوتان
شباش بیشتره
هوا که ابری میشه یه غم عجیب غریبی میاره با خودش
زمستون و بهار یا تابستون که ابری میشن این جو و حس رو ندارن
شایدم واسه من ندارن ، نمیدونم !!

از غم و غصه خوشم نمیاد
ولی بهونه ی خوبیه واسه غمگین بودن
تو پاییز انگار هر وقت بخوایی میتونی بی دلیل غمگین باشی
هر کی هم که بپرسه چه مرگته میتونی بندازی گردن پاییز
بعد همه هم تایید میکنن . خنده

همه چیش غمگینه
بارون که نم نم میزنه دیگه هیچی
اون بوی خاکی که از زمین بلند میشه ...
انگار تموم دردای عالم میان تو دلت
و این نمیدونم خوبه یا بد
حتما خوبه که دوس دارمش دیگه

برگایی که کنار خیابونا جمع میشن
دیدن افتادن برگای زرد از درخت
برگای قرمز ، زرد ، بعضا سبز

نه زیاد گرمه نه زیاد سرد
آدم بلاتکلیفه واسه وضع هوا

تو پاییز آدم راحت تر میتونه فکر کنه
من اینجوریم حداقل
نمیدونم چرا ولی یاد دوران ابتداییم میوفتم
یه سری که پیش دانشگاهی بودم درسای سومم مونده بود
اوایلش که کلاسای پیش شروع شده بود
پاییز بود ، یه دفعه داشتم درس میخوندم
مامانم اومد دید تعجب کرد
گفتم مامان این امتحانای ترم اگه پاییز بود همه رو خوب میخوندم قبول میشدم
مامانم یه چی گفت بهم که الان قابل پخش نیست . خنده
کلا راحت تر میتونم فکر کنم تو پاییز انگار
به گوه هایی که خوردم
به خریتام از سر بچگی و کنجکاوی

گفتم فکر ...
چند ماهه اصلا فکر نکردم به هیچی ... هه

همه چیش غم داره لامصب
هواش ، روزاش ، افتادن برگای درختا ، بارونش

در کل تو پاییز حالم از خودم بهم میخوره
میفهمم چه اشغالی هستم
و این رو دوست دارم

 




چند وقت پیش داشتم به این فکر میکردم که زمستونم میتونه این شرایطو داشته باشه
اونم فصل سرد و تلخی هست
میخواد ادای پاییز رو در بیاره ولی خوب نمیتونه . لبخند
حالا اگه به این مغز لامصب یه فشاری اومد چیزی به ذهن مزخرفم رسید
درباره زمستونم یه پست میذارم

بهار خیلی لوس هست
از اونجایی که دماغم کلا حساسیت داره به همه چی
تو بهار بدترم میشه به خاطر بوی گل ملاش
به خاطر همین ...
از یه طرفم مثلا خیلی میخواد قشنگ بازی در بیاره
گل میده ، بارون میده
ولی هیچی نیست
خودش رو لوس میکنه

تابستونم که اوج حال بهم زن هست
ای حالم بهم میخوره از تابستون
حیف این تعطیلات که تو تابستونه

چقد زر زدم
ببین پاییز برات ترکوندم حالا پاشو گمشو بیا زودتر لوس نکن خودت رو
حالا حال میده این همه خودم رو جر میدم اصن به پاییز نرسم . خنده
رنگا رنگ کردم خوشگل خوشگلا شده پستم
ساعت 4 صبحه
بیخوابی زده به سرم دارم هذیون میگم دیگه
کم مونده پاشم کـــُردی برقصم فقط
گفتم کردی ، یاد رقص کردیم بخیر
لبخند

 


محبوبم ! 

پاییز و زیبایی هایش آرام در دلت قدم خواهد گذاشت
اما اینبار تنها به خانه ی دلت خواهد آمد ، 
حالا که اینطور سر جنگ داری با خاطرات خاکیِ این ساده دل
حالا که سکوت را میهمان تنهایی هایش کردی
کاش دلی سنگی داشتم 
مثل  " آدمهایی "  که می شناسیمشان ...

 

 


ادامه مطلب...

+نوشته شده در یک شنبه 4 آبان 1393برچسب:,ساعت15:57توسط شهرام آذروند | |

 

 

برف می‌بارید ...
جای پاها تازه بود اما
برف می‌بارید
باز می‌گشتم
برف می‌بارید
جای پاها دیده می‌شد ، لیک
برف می‌بارید
باز می‌گشتم
برف می‌بارید
جای پاها باز هم گویی
دیده می‌شد ‌لیک
برف می‌بارید
برف می‌بارید، می‌بارید ، می‌بارید .
جای پاهای مرا هم برف پوشانده‌ست ...

 


ادامه مطلب...

+نوشته شده در یک شنبه 4 آبان 1393برچسب:,ساعت15:55توسط شهرام آذروند | |

تو را به گریه قسم ... بازگرد ، آن بوسه
برای آنکه خداحافظی کنیم نبود

من و تو دور شدیم و خدا نگاه نکرد
من و تو دور شدیم و خدا کریم نبود ...


ادامه مطلب...

+نوشته شده در یک شنبه 4 آبان 1393برچسب:,ساعت15:54توسط شهرام آذروند | |

 

 

 

 

 

بـــــــاران را دوســـت دارم
چون رفتن بلـــد نیست 
فــقــط می آ ید ...!

 

 

چه بارونی داره میاد ...
بارون و پاییز ...

هیچ چیزی تو دنیا از این زیباتر نیست
هیچ چیزی هم از این غم انگیزتر نیست ...
تو این دنیای گوه گرفته چه آرامش خاطری داره این صحنه
چه عجیب آدمو میبره اینور و اونور 
قبلا همه حرفارو زدم هرچی بگم تکراریه
فقط باید لذت برد
فقط باید نگاه کرد و لذت برد
فقط باید عاشقانه نگاه کرد به این صحنه
حتی اگه وسط جنگل و طبیعت نباشی
حتی اگه وسط شهر پــُر از آهن و دود باشی
فقط باید پاییز لعنتی باشه تا اینجوری باشی
اگه به خاطر سه چیز بخوام خداروشکر کنم
قطعا یکیش اینه که فصل پاییز رو خلق کرده یا آفریده یا نمیدونم ... لبخند

 

 

 

 

گیسوانت زیر باران ، عطــر گندم‌زار ... فکــرش را بکن !
با تو آدم مست باشد ، تا سحر بیدار ... فکرش را بکن !

در تراس خانه رویارو شوی با عشق بعـد از سال‌ها
بوسه و گریه ، شکوه لحظه‌ی دیدار ... فکرش را بکن !

سایه‌ها در هم گــره، نور ملایـــم ، استکان مشترک
خنده خنده پر شود خالی شود هربار ... فکرش را بکن !

ابـــر باشم تا کـــه ماه نقـــره‌ای را در تنــم پنهــان کنم
دوست دارد دورِ هر گنجی بچرخد مار ... فکرش را بکن !

خانه‌ی خشتی ، قدیمی ، قل قل قلیان ، گرامافون ، قمر
تکیـه بر پشتــی زده یار و صدای تار ... فکرش را بکن !

از سمــاور دست‌هایت چای و از ایوان لبانت قند را ...
بعد هم سیگار و هی سیگار و هی سیگار ... فکرش را بکن !

اضطراب زنگ ، رفتم وا کنم در را ، کـــه پرتم می‌کنند
سایه‌ها در تونلی باریک و سرد و تار ... فکرش را بکن !

ناگهان دیوانه‌خانه ...  وَ پرستاری که شکل تو نبود
قرص‌ها گفتند : دست از خاطرش بردار ! فکرش را نکن !

 

 

ملال پنجره را ، آسمان به باران شست
چهار چشم غبارینش ، از غباران شست


از این دو پنجره اما ، از این دو دیده ی من ،
مگر ملال تو را می شود ، به باران شست؟

امان نداد زمان تا منت نشان بدهم
که دست می شود از جان ، به جای یاران شست

گذشتی از من و هرگز گمان نمی بردم
که دست می شود اینسان ، ز دوستاران شست

تو آن مقدس بی مرگی ، آن همیشه ،  که تن ،
درون چشمه ی جادوی ماندگاران شست

تو آن کلام که از دفتر همیشه ی من
تو را نخواهد ، باران روزگاران شست ...

 


 

 

 

 

 

 


ادامه مطلب...

+نوشته شده در یک شنبه 4 آبان 1393برچسب:,ساعت15:54توسط شهرام آذروند | |


خیز و جامه نیلی کن ، روزگار ماتم شد
دور عاشقان آمد ، نوبت محــــرم شد ...


خیلی جالبه
محرم که میشه خود به خود حالت عوض میشه میری سمتش
با اینکه خوشم نمیاد از این عزاداری ها و هیات ها و دسته ها و ...
نوحه و این چیزا هم گوش نمیدم کلا
اعتقاد آنچنانی هم ندارم دیگه
ولی ...
یه سری خاطرات میاره با خودش
ته دسته ها واستادن
دعوا سر اینکه کجای دسته واستیم
به زور جلوی این و اون وا میستادیم که مثلا ما بهتریم
الان که فکر میکنم میبینم چقد کار مسخره ای بود .خنده
یه چیزی که هنوزم عاشقانه دوسش دارم
این پرچم ها و علامت ها و علم هایی هست که اول دسته ها میگیرن
امکان نداره بهش نگاه کنی و گریه نکنی
حالا اصلا به اصل کربلا هم ربطی نداره ها
آدم خود به خود گریه ش میگیره نمیدونم چرا . لبخند

خلاصه که اینجوریاست
ماجرای ما و محرم
بعضی آهنگا و شعرا هم که ...

یه سری چیزاشم باید حضوری حرف زد دربارش
اینجوری نمیشه . لبخند

 

 

 

ای آسمان ابرِ تو اشـکـش ، دیگه دریا نمیشه
نه دیگه هیشکی غمش ، مثل غم ما نمیشه

ای آسمـــــان بازی نکن آفتاب و مهتاب نمیاد
دل من از چی گرفته کـه دیگه وا نمیشه ...

همه آدمــــا غریــبـــن اما نــــــه شبیه ما
آخه قلب هیچ کسی اینجوری تنها نمیشه

همه ابرا نم بارون میشینه تو چشمشون
اما بغض هیچکسی اینجوری دریا نمیشه

همـه میــگن از غم عشق و فـــراق یارشــون
اما هیشکی مثل ما عاشق و رسوا نمیشه ...

 

***

 

از نخستِ زندگی هرگز نمیشــُـــد باورم
که شود این خانه روزی قتلگاه همسرم

روز تنهایی که حتی یک نفر یارم نبود
دیدم آنجا پشت در افتاده تنها یاورم

او مرا میخواند و من ، آن روز دستم بسته بود
کاش آنجــا جان من ، میشد بـــرون از پیــکرم

خاطرات همسر شب زنده دارم زنده ماند
از منـــجــات سحــرگاهان زیــنب ، دخترم

ای شـــب تاریک بازآ ، تــا نهان از چشم خلق
قبــــــر نا پیدای زهــــرا ، بگیرم در بـــَــرَم ...

 

 

 

 


ادامه مطلب...

+نوشته شده در یک شنبه 4 آبان 1393برچسب:,ساعت15:52توسط شهرام آذروند | |

دانلود آهنگ جدید ساسی مانکن به نام مثل دیوونه هام

|دانلود با کیفیت 128 & 320 & پخش آنلاین

دانلود با کیفیت 128

دانلود با کیفیت 320

 


ادامه مطلب...

+نوشته شده در یک شنبه 4 آبان 1393برچسب:,ساعت15:50توسط شهرام آذروند | |

دانلود آهنگ جدید و شنیدنی میثم رستگار به نام یارانه

|دانلود با کیفیت 128 & 320 & پخش آنلاین

دانلود با کیفیت 128

دانلود با کیفیت 320


ادامه مطلب...

+نوشته شده در یک شنبه 4 آبان 1393برچسب:,ساعت15:49توسط شهرام آذروند | |

دانلود آهنگ جدید و شنیدنی شهاب تیام به نام سوء تفاهم

|دانلود با کیفیت 128 & 320 & پخش آنلاین

دانلود با کیفیت 128

دانلود با کیفیت 320

 


ادامه مطلب...

+نوشته شده در یک شنبه 4 آبان 1393برچسب:,ساعت15:48توسط شهرام آذروند | |

دانلود آهنگ جدید و شنیدنی میلاد باران به نام خوشحالم

ترانه : مریم اسدی ، آهنگ : میلاد باران ، تنظیم : کوروش سیفوری
 
Lyrics : Maryam Asadi , Music : Milad Baran , Arrangement : Kourosh Seyfouri
 
|دانلود با کیفیت 128 & 320 & پخش آنلاین
 
 
 
 

ادامه مطلب...

+نوشته شده در یک شنبه 4 آبان 1393برچسب:,ساعت15:45توسط شهرام آذروند | |

 

سکوتــــ مـــی‌کنــم !



بــه احتــرامِ آن همـــه حـــرفـــی...


کــه در دلـــم مـــرد.

+نوشته شده در جمعه 18 مهر 1393برچسب:,ساعت15:24توسط شهرام آذروند | |

 

چرا؟
پسر هرچقدر نامردتر فاسدتر

بی‌ قیدو بندترو دخترباز تر باشه...

دخترا بیشتر جذبش میشن و بیشتر دوستش دارن...


و و عاشقش میشن و سرش شلوغ تره



حتی دخترا سرش دعوا هم می‌کنن

اما پسر هرچقدر آروم‌تر آقا تر باشخصیت تر...

و مهربون تر باشه دخترا بیشتر ازش دوری می‌کنن

+نوشته شده در جمعه 18 مهر 1393برچسب:,ساعت15:22توسط شهرام آذروند | |

 

وقتی که رابطه ای رو تموم کردید



وقتی رابطه ی جدید شروع کردید


باید ، باید گذشتتون رو فراموش کنید


وگرنه به عشق جدیدتون دارید خیانت میکنید


حتی با فکرتون ، حتی با ذهنتون


خیانت فکر و ذهن خیلی بدتر از خیانت جسمه

+نوشته شده در جمعه 18 مهر 1393برچسب:,ساعت15:20توسط شهرام آذروند | |

 

 

شنيده بودم "پــــا" ، "قــلب دوم" است...


امّا باور نداشتم...


تا آن زمان كه فهميدم،


وقتی دل مانـــدن ندارم،


پای ایستادن هم نيست...

+نوشته شده در جمعه 18 مهر 1393برچسب:,ساعت15:19توسط شهرام آذروند | |

 

شــده بعضے وقتــــا
يهــــو ديگہ دوستــش نداشتـــہ باشے؟
به خودت ميگــے
اصــلأ واسہ چے دوستــش دارم؟
مگہ كيہ؟ مگہ واسمـ چيكاركرده؟ ...
مگہ چے داره كہ از همہ بهتر باشہ؟
اصلأ من كه خيلے ازاون بهترمـ ...
بعــد بــه خــودت مےخنــــدے !
كه اصلأ واســہ چےاينقدر خودتو اذيت كردے؟!
يهو يہ چيــزے يادت ميــاد.... يہ چيز خيلــــے كوچيــك..
يہ خاطره.....
يہ حرف....
يه لبخنــد...
يــــہ نگاه...
و بعــــد .. همين... هميــــن كافيــــہ
تــا بــه خودت بيــاے و مطمئــن بشےكه نمےتونے فراموشــش كنے!!

+نوشته شده در جمعه 18 مهر 1393برچسب:,ساعت15:17توسط شهرام آذروند | |

 

 

دست از پا خـــــــــطا کنی

 

 
تعویضــــــــــــ میشوی..
 
همین حوالــــــــی کسی شبیـــــه توست.
 

+نوشته شده در جمعه 18 مهر 1393برچسب:,ساعت15:16توسط شهرام آذروند | |

هیــــــچ گاه دوســــت داشــــتن هــــایِ پــــر دلیـــــل را

 
 
 
دوســـــت نــداشتـــه ام
 
 
مثلــا ایــــن ها که می گـــویــــنـــد
 
 
عاشــــقِ چشــــمانـــش شدم . . .
 
 
یا دیگـــــری می گـــویــد
 
 
عاشـــــقِ شــانــــه هـــایــــش . . . 
 
 
یــا چــه می دانــم هرچـــه!
 
 
اصلــا معنـــی نــدارد
 
 
وقتـــی کســـی می گویـــد چـــرا دوستــــش داری؟
 
 
بایـــد نگـــاهـــش کنـــی
 
 
لبــخــــــنــد بــزنــی
 
 
و بگـــویـــی
 
 
چـــــون
 
دوســــتـــــش دارمــ

+نوشته شده در جمعه 18 مهر 1393برچسب:,ساعت15:14توسط شهرام آذروند | |

 

 

 

لمس کن کلماتی ر اکه برایت می نویسم ...

 

تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست ... تا بدانی نبودنت آزارم می دهد ... لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان ... که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد ...

لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است ... لمس کن لحظه هایم را ... تویی که می دانی من چگونه عاشقت هستم، لمس کن این با تو نبودنها را.

 

+نوشته شده در جمعه 18 مهر 1393برچسب:,ساعت15:13توسط شهرام آذروند | |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 12 صفحه بعد